سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...
آیت الله العظمی حکیم قدس سره از علمای بزرگ و مراجع بنام تقلید بود که سالها زعامت حوزه کهنسال نجف را به عهده داشت و در راه نگهبانی از دین خدا رنجها به جان خرید.
آیت الله سید عباس کاشانی حائری در مورد حضرت ابوالفضل علیه السلام و سرداب و قبر مطهرش داستانی را در خدمت این مرجع بزرگوار مشاهده کرده که اینگونه نقل کرده است :
« روزی در بیت آیت الله حکیم بودم که کلیدار آستان مقدس حضرت ابوالفضل علیه السلام تلفن کرد و گفت: « سرداب مقدس حضرت ابوالفضل علیه السلام را آب گرفته و بیم آن می رود که ویران گردد و به حرم مطهر و گنبد و مناره ها نیز آسیب کلی وارد شود شما کاری بکنید.»
آیت الله حکیم فرمودند: « من جمعه خواهم آمد و هر آنچه در توان دارم انجام خواهم داد.»
آنگاه گروهی از علمای نجف از جمله اینجانب به همراه ایشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل علیه السلام رفتیم. آن مرجع بزرگ برای بازدید به طرف سرداب مقدس رفت و ما نیز از پی او امدیم اما همین که چند پله پایین رفتند دیدم نشست و با صدای بسیار بلند که تا آن روز ندیده بودم شروع به گریه کرد.
همه شگفت زده و هراسان شدیم که چه شده است؟
من گردن کشیدم و دیدم شگفتا منظره عجیبی است که مرا هم گریان ساخت. منظره این بود :
که دیدم قبر شریف ابوالفضل علیه السلام در میان آب بسان جایی که از هر سو به وسیله دیوار بتونی بسیار محکم حفاظت شود در وسط آب قرار دارد اما آب آن را نمی گیرد درست همانند قبر سالارش حسین علیه السلام که متوکل بر آن آب بست اما آب به سوی قبر پیش روی نکرد و آنجا را حایر حسینی نامیدند. سلام خدا بر او و سالارش حسین علیه السلام.