سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...

در مجمع البیان این حدیث را نقل فرموده است: کسى خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمد و عرض کرد: گرسنه ام، پیغمبر(صلى الله علیه وآله) دستور داد از منزل غذایى براى او بیاورند، ولى در منزل حضرت(صلى الله علیه وآله) غذا نبود، فرمود: چه کسى امشب این مرد را میهمان مى کند؟ مردى از انصار اعلام آمادگى کرد، و او را به منزل خویش برد، اما جز مقدار کمى غذا براى کودکان خود چیزى نداشت، سفارش کرد غذا را براى میهمان بیاورند و چراغ را خاموش کرد و به همسرش گفت: کودکان را هر گونه ممکن است چاره کن تا خواب روند، سپس زن و مرد بر سر سفره نشستند و بى آن که چیزى از غذا در دهان بگذراند دهان خود را تکان مى دادند، میهمان گمان کرد آنها نیز همراه او غذا مى خورند، و به مقدار کافى خورد و سیر شد، و آنها شب را گرسنه خوابیدند، صبح خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمدند پیامبر(صلى الله علیه وآله)نگاهى به آنان کرد و تبسمى فرمود (و بى آنکه آنان سخن بگویند) این آیه سوره حشر «وَ یُؤْثروُنَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَه; آنها مهاجران را بر خود مقدم مى دارند هر چند شدیداً فقیر باشند» را تلاوت کرد و ایثار آنها را ستود