سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...
نظر

گاه حسد برادر به برادر باعث باعث مى شود که عواطف برادرى را زیر پا نهد و دست خود را به خون برادر بیالاید!
نکته مهم این است که چگونه حسد آدمى را چنین در ورطه نابودى قرار مى دهد و اگر این آتش درونى مهار نشود، هم دیگران را به آتش مى کشد و هم خود انسان را.
اصولاً هنگامى که نعمتى به دیگرى مى رسد و خود شخص از او محروم مى ماند، چهار حالت مختلف در او پیدا مى شود:
1ـ آرزو مى کند همان گونه که دیگران دارند، او هم داشته باشد، این حالت را«غِبْطِه» مى خوانند و حالتى است پسندیده; چرا که انسان را به کوشش سازنده اى وا مى دارد و هیچ اثر مخرّبى در اجتماع ندارد.
2ـ دوست دارد آن نعمت از دیگران سلب شود و براى این کار به تلاش برمى خیزد. این، همان حالت بسیار ناپسند «حسد» است که انسان را وا مى دارد بى آن که تلاش سازنده اى در مورد خودش انجام دهد، به تخریب افراد دیگر بپردازد.
3ـ آرزو مى کند خودش داراى آن نعمت شود و دیگران از آن محروم بمانند، و این را «بُخل» و انحصارطلبى مى نامند که انسان همه چیز را براى خود بخواهد و از محرومیت دیگران لذت ببرد.
4ـ دوست دارد دیگران در نعمت باشند، هر چند خودش در محرومیت بسر ببرد و حتى حاضراست آنچه را دارد در اختیار دیگران بگذراد و از منافع خود چشم بپوشد و این حالت والا را «ایثار» مى گویند که یکى از مهمترین صفات برجسته انسانى است.
حسد در روایات اسلامى:
در احادیث اسلامى براى مبارزه با این صفت زشت، تعبیرات تکان دهنده اى دیده مى شود به عنوان نمونه:
1ـ از پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: خداوند موسى بن عمران را از حسد نهى کرد و به او فرمود:«اِنَّ الْحاسِدْ ساخِطُ لِنعمى صادِ لِقَسَمى الَّذى قَسَمْتُ بَیْنَ عِبادى وَمَنْ یَکُ کَذلِکَ فَلَسْتَ مِنْهُ وَ لَیْسَ مِنِّى; شخص حسود در مورد نعمتهاى من بر بندگانم خشمناک است و از قسمتهایى که میان بندگانم قائل شده ام ممانعت مى کند، هرکس چنین باشد نه او از من است و نه من از اویم».
2ـ در همین کتاب از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:«آَفَةُ الدّینِ الْحَسَدُ وَالْعُجْبُ وَالْفَخْرُ; آفت دین و ایمان سه چیز است: حسد و خودپسندى و فخرفروشى».
3ـ باز در حدیث دیگرى از همان امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اِنَّ الْمؤْمِنَ یَغْبِطُ وَ لا یَحْسُدُ; وَالْمُنافِقُ یَحْسُدُ وَلایَغْبِطُ; مؤمن غبطه مى خورد و حسد نمىورزد و منافق حسد مىورزد و غبطه نمى خورد»
4ـ از امیر المؤمنین(علیه السلام)نقل شده است که فرمود:«صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ; سلامتى بدن در اثر کم بودن حسداست»
5 ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اَلْحاسِدُمُضِّرٌ بِنَفْسِهِ قَبْلَ أنْ یُضِّرَ بِالْمَحْسُودِ; حسود پیش از آن که به شخصِ محسود زیان برساند به خود ضرر مى زند»
6- حضرت على(علیه السلام) فرمود: «ما رَأیتُ ظالِماً أَشْبَهَ بِمَظْلُوم مِنَ الحاسِد; هیچ ستمگرى را شبیه تر به ستمدیده از حسود ندیدم»
7ـ از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «اِنَّ الْمُؤمِنَ یَغْبطُ وَ لا یَحْسُدُ، وَالْمُنافِقُ یَحْسُدُ وَ لایَغْبِطُ; مؤمن غبطه مى خورد و حسد نمىورزد، و منافق حسد مىورزد و غبطه نمى خورد»
8 ـ امیر مؤمنان على(علیه السلام) فرمود: «اَلْحَسُودُ لایَسُودُ; حسود بزرگوار نمى گردد»
آثار سوء حسد در اجتماع :
حسد سرچشمه بسیارى از نابسامانیهاى اجتماعى است از جمله:
1ـ حسود تمام یا بیشتر نیروهاى بدنى و فکرى خود راـ که باید در راه پیشبرد اهداف اجتماعى به کار ببرد ـ در مسیر نابودى و ویرانى آنچه هست صرف مى کند و از این رو هم سرمایه هاى وجودى خود را از بین برده و هم سرمایه هاى اجتماعى را.
2ـ حسد انگیزه قسمتى از جنایات دنیاست و اگر عوامل و علل اصلى قتلها، دزدیها، تجاوزهاو مانند آن را بررسى کنیم، خواهیم دید عامل بسیارى از آنها حسد است و شاید براى همین است که آن را به «شراره اى از آتش» تشبیه کرده اند که مى تواند موجودیت حسود و یا جامعه اى را که در آن زندگى مى کند، به خطر اندازد.
یکى از دانشمندان مى گوید: حسد و بدخواهى از خطرناکترین صفات است، و باید آن را به منزله موحشترین دشمنان سعادت تلقى کرد و در دفع آن کوشید.
جوامعى که افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشکیل مى دهد جوامعى عقب افتاده هستند; زیرا ـ همان طور که گفتیم ـ حسود همیشه مى کوشد تا دیگران را به عقب بکشد و این درست بر خلاف روح تکامل و ترقى است.
3ـ از همه اینها گذشته، حسد اثرات نامطلوبى بر جسم و سلامت انسان مى گذارد و افراد حسود معمولا افرادى رنجور و از نظر اعصاب و دستگاههاى مختلف بدن، غالبا ناراحت و بیمارند; زیرا امروز این حقیقت مسلم شده که بیماریهاى جسمانى در بسیارى از موارد عامل روانى دارند و در طب امروزى بحهاى مشروحى تحت عنوان بیماریهاى «روان تنى» به وجود آمده است که به این قسمت از بیماریها اختصاص دارد.
جالب این که در روایات پیشوایان اسلام روى این موضوع تکیه شده است: در روایتى از على(علیه السلام) مى خوانیم: «صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَد; تندرستى از کمى حسد است»و در جاى دیگر مى فرماید: «اَلْعُجْبُ لِغِفْلَةِ الْحِسادِ عَنْ سَلامَةِ الاَْجْساد; عجیب است که حسودان از سلامت جسم خود بکلى غافلند» حتى در پاره اى از احادیث مى خوانیم که، حسد پیش از آن که به محسود زیان برساند به حسود ضرر مى زند، و تدریجا او را مى کشد.
4ـ از نظر معنوى حسد نشانه کمبود شخصیت و نادانى و کوتاه فکرى و ضعف و نقص ایمان است; زیرا حسود در واقع خود را ناتوانتر از آن مى بیند که به مقام محسود و بالاتر از آن برسد و لذا مى کوشد که محسود را به عقب برگرداند، به علاوه او عملا به حکمت خداوند ـ که بخشنده اصلى این نعمتهاست ـ معترض است و در مورد اعطاى نعمت به افراد از طرف خداوند ایراد دارد، و لذا در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلْحَسَدُ اَصْلُهُ مِنْ عُمْى الْقَلْبِ وَالْجُحُودِ لَفَضْلِ اللّهِ تَعالى وَ هُما جَناحانِ لِلْکُفْر; وَبِالحَسَدِ وَقَعَ اِبْنُ آدَمَ فِى حَسْرَةِ الاَبَدِ وَ هَلَکَ مُهْلکاً لا یَنْجُو مِنْهُ اَبَدا; حسد و بدخواهى از تاریکى قلب و کوردلى است و از انکار نعمتهاى خدا به افراد سرچشمه مى گیرد، و این (کوردلى و ایراد بر بخشش خدا) دو بال کفر هستند. به سبب حسد بود که فرزند آدم در حسرتى جاودانى فرو رفت و به هلاکتى افتاد که هرگز از آن رهایى نمى یابد».
قرآن مجید در سوره مائده، آیه 27 مى گوید: «نخستین قتل و کشتارى که در روى زمین واقع شد عامل آن حسد بود».
على(علیه السلام) در نهج البلاغه خطبه 86 مى فرماید: «ان الحسد یأکل الایمان کما تأکل النار الحطب; حسد تدریجا ایمان را مى خورد همان طور که آتش هیزم را تدریجا از بین مى برد».
زیرا شخص حسود اندک اندک سوء ظنش به خدا و حکمت و عدالت او بیشتر مى شود و همین سوء ظن او را از وادى ایمان بیرون مى کشد.
زیانهاى معنوى و مادى، فردى، اجتماعى حسد فوق العاده زیاد است و آنچه گفتیم در حقیقت فهرستى از آن به شمار مى رود.
البته نکته مهم این است که حسد گاهى در شکل هدف منعکس مى شود و آب و رنگ دینى به آن مى دهد.
عیب بزرگ گناهان، حجاب بودن آنهاست. وقتى حجاب شد، انسان نمى تواند قضاوت کند و وقتى قادر به قضاوت نبود گویى که انسان دیوانه مى شود و دست به هر عملى مى زند. حضرت على(علیه السلام) در خطبه قاصعه تعبیر بسیار مهمى دارند که به آن اشار شد.
اگر نگاه کنید در مى یابید که بسیارى از جنگها، دزدى ها و تجاوزها، از همین سه گناه(تکبر، حسد، حرص) نشأت گرفته است.