سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...

از امام زین العابدین (علیه السلام) چنین روایت شده است:

روزی علی (علیه السلام) به فاطمه فرمود: آیا از پدرت پرسیده ای که در روز قیامت او را کجا دیدار خواهی کرد؟ فاطمه گفت: آری از او پرسیدم و آن بزرگوار فرمود: مرا در کنار حوض کوثر جست و جو کن. گفتم: اگر آن جا نبودید؟ فرمود: زیر سایه عرش الهی که جایگاه ویژه من است. گفتم پدر جان آیا در آن روز همه مردم برهنه اند؟ جواب داد: آری دخترم. پرسیدم آیا همه عریانند؟ فرمود: آری. گفتم: ای وای! ای وای! از برهنگی آن روز در برابر خدای تعالی. پس از اندکی که هنوز در محضر آن حضرت بودم به من فرمود: دخترم، هم اکنون جبرئیل بر من نازل شد و گفت: خدای می فرماید: به فاطمه سلام برسان، بگو: تو از خدایت حیا کردی خداوند هم از تو حیا کرد و وعده داد که در روز قیامت دو حله از نور بر تو بپوشاند.
علی (علیه السلام) رو به فاطمه (سلام الله علیها) پرسید: آیا از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره پسر عمویت نپرسیدی؟ فاطمه گفت: در این باره نیز پرسیدم و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پاسخ داد: علی (علیه السلام) نزد خدا عزیز و گرامی تر است از این که او را در روز قیامت برهنه کند. (1)

خانه

علی و فاطمه – که درود خداوند بر آن ها باد – از آغاز زندگی مشترک در یک خانه کوچک اجاره ای زندگی می کردند. این خانه در «قبا» یعنی کنار دروازه شهر مدینه بود و به حارثه بن نعمان تعلق داشت. این منزل از خانه پیامبر دور بود و تحمل رفت و آمد در این مسافت دور برای رسول گرامی اسلام که همیشه مشتاق دیدار دختر و دامادش بود، دشوار می نمود. به این دلیل، روزی پیامبر به خانه فاطمه رفت و فرمود: دخترم! قصد دارم تو را در خانه ای به نزدیک منزل خود منتقل کنم تا دیدار تو برایم آسان باشد.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) گفت: حارثه چند خانه دیگر هم دارد. با او مذاکره کنید، شاید منزل دیگری در اختیار ما قرار دهد.
پیامبر فرمود: حارثه آن قدر منزل هایش را برای ما تخلیه کرده و همواره خودش از ما دورتر شده است که دیگر از او خجالت می کشم. چنین درخواستی داشته باشم.
هنگامی که این خبر به حارثه رسید، بی درنگ خدمت رسول خدا رفت و گفت: من و تمام دارایی ام در اختیار شما هستیم و اکنون بسیار دوست دارم که بر من منت بگذارید و حضرت فاطمه را به منزل خود من منتقل کنید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پذیرفت و دخترش را به منزل دیگر حارثه در محله «بنی بخار» که در فاصله نزدیک تری قرار داشت، منتقل ساخت تا این که بعدها خانه ای کنار خانه پیامبر برای آن ها ساخته شد. (2)
فردی از حسین بن روح پرسید: رسول خدا چند دختر داشت؟ پاسخ شنید: چهار دختر. پرسید: کدام یک افضل بودند؟ حسین بن روح گفت فاطمه (سلام الله علیها) از همه فرزندان رسول خدا افضل بود. شخص پرسید: به چه دلیل فاطمه بهتر است حال آن که در میان دختران سنش کمتر بود و کمتر با پیامبر زیسته است؟ حسین بن روح پاسخ داد: به دو دلیل و دو ویژگی که خداوند مخصوص فاطمه کرده بود. اول آن که تنها وارث رسول خدا شد و دوم، نسل و ذریه رسول خدا از اوست و علت این که خداوند این دو فضیلت بزرگ را نصیب او کرد، اخلاص بسیاری بود که خداوند در نیت او سراغ داشت. (3)

پی نوشت ها:

1. محمدحسن حائری یزدی جلوه های تقوا (2)، داستان هایی از زندگانی امام علی و حضرت فاطمه (سلام الله علیهما)، مشهد، آستان قدس رضوی بنیاد پژوهش های اسلامی، 1380، چ 3، به نقل از: بحارالانوار، ج 43، ص 55.
2. میرعلی محمد نژاد، ششصد پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، انتشارات سنا، 1380، چ 1، ص 221.
3. احمد نورائی یگانه قمی، فصایص الصدیقه الزهرا، نشر دارالتقصیر، 1382، چ 1، ص 175.