پيام
محمد شكوهي
89/4/23
محمد شكوهي
شمسالدّين محمّد پسر علي پسر ملک داد تبريزي از عارفان مشهور قرن هفتم هجري است، که مولانا جلالالدين بلخي مجذوب او شده و بيشتر غزليات خود را به نام وي سروده است. از جزئيات احوالش اطلاعي در دست نيست؛ همين قدر پيداست که از پيشوايان بزرگ تصوف در عصر خود در آذربايجان و آسياي صغير و از خلفاي رکنالدين سجاسي و پيرو طريقه ضياءالدين ابوالنجيب سهروردي بوده است.
محمد شكوهي
برخي ديگر وي را مريد شيخ ابوبکر سُله باف تبريزي و بعضي مريد باباکمال خجندي دانسته اند. در هر حال سفر بسيار کرده و هميشه نمد سياه ميپوشيده و همهجا در کاروانسرا فرود مي آمد و در بغداد با اوحدالدين کرماني و نيز با فخرالدين عراقي ديدار کرده است. در سال 642 هجري وارد قونيه شده و در خانه شکرريزان فرود آمده و در آن زمان مولانا جلالالدين که فقيه و مفتي شهر بوده به ديدار وي رسيده و مجذوب او شد.
محمد شكوهي
در سال 645 هجري شبي که با مولانا خلوت کرده بود، کسي به او اشارت کرد و برخاست و به مولانا گفت مرا براي کشتن مي خواهند؛ و چون بيرون رفت، هفت تن که در کمين ايستاده بودند با کارد به او حمله بردند و وي چنان نعره زد که آن هفت تن بي هوش شدند و يکي از ايشان علاءالدين محمد پسر مولانا بود و چون آن کسان به هوش آمدند
محمد شكوهي
.................ادامه در مهر بر لب زده..........................
شقايق بانو
عاليه دستتون درد نكنه
محمد شكوهي
قابل نداره ببخشيد وسع سواديمون كمه...