پيام
+
سلام كيا امروز اينجا بودن ؟؟

محمد شكوهي
90/6/7
.:راشد خدايي:.
من
*قاصدك*
سلام من که نبودم اما يه خواهر دارم گاهي مياد پيام رسان اونم نبوده :ديي
رزگل
من خيلي بهم نزديک بود ولي نيومدم دي:
.:راشد خدايي:.
اهان...من همايش نبودم...ببخشيد
رزگل
صبح؟ افطار مگه صبح بوده دي:
محمد شكوهي
من رفتم ولي دريغ از يكنفر آشنا در غربت رفتم و اومدم دلم به حال خودم سوخت فقط آقا صديقي تو جمع باهم چند كلمه حرف زديم بقيه غريبه بودن باسم ...:(
.:راشد خدايي:.
کجا بوده حالا؟
عشق سرخ
لابد منظورتون ديروز بوده... يه نگاه به ساعت بندازي ميبيني كه الان2 و ربع نيمه شبه.نه هنوز سحر شده نه وقت افطاره.
*قاصدك*
کيا بودن جناب شکوهي ؟؟/
رزگل
:)))
محمد شكوهي
تالار ايوان شمس ابتداي اتوبان كردستان
محمد شكوهي
از خواهرا كه من كسي رو نميشناسم از آقايونم اونائي كه من مي شناسم نبودن برا همين اين فيد رو زدم ببينم كيا بودن!!
*مهاجر*
من بودم اما كدوم افطاري .... آقا بايد افطاري رو تو استخر ميخورديم :))
ميراب عطش
محمد مهاجر گرامي مگه شما هم تشريف داشتين ؟
*مهاجر*
سلام و صبح بخير بر بهترينهاي عزيز بله داداشت هم بود .. اما....
ميراب عطش
مخلص داداش گرامي ... عزيز تر از جاني ... شايد فکر نميکردن اين همه وبلاگ نويس باشه ( حالا خوبه يک درصد هم نميشدن حاضرين ... اما کلا هميشه اوني که به چشم نمياد همين وبلاگ نويساي ضعيف هستن
*مهاجر*
نه عزيز غصه م رو تازه نكن ... افطاري نخورده برگشتم ...اين همه راه رو بكوبي بري .. مدتي هم صندلي زحمتت رو تحمل كنه ! .... آخرشم بياي خونه ببيني تنهايي هست و گشنگي ... البته نيمرو هم بد چيزي نبود ..... عزيز چنان باروني گرفت كه داداشت به عمرش اينطوري خيس نشده بود .....
ميراب عطش
قربون داداش گلم برم ... القصه اينکه تجربه شد واسه دفعه هاي بعد که تو همايش هايي که اسم وبلاگنويسان توش باشه تشريف نبرين ... ديي
سوده كريمي
سلام.منو كه دعوت نكردن:(
*مهاجر*
ما هم خود دعوت بوديم ... اصلا كي به كي بود .. مردانه در معرفت رو باز كرده بودن ..هر كي ميامد..( البته خداييش از حق نگذريم همايش خوبي بود فقط بارون سيل آساي آخرش همه چي رو خراب كرد . چون افطاري تو فضاي آزاد بود .. ذقيقا همون موقع بغض آسمون هم باز شد ......)
ميراب عطش
خانم کريمي دعوتي نبود .. مثلا مراسم افطار با وبلاگنويسان بود و همه دعوت بودين
ميراب عطش
البته محمد مهاجر عزيز که عطاي افطاري رو به لقائش بخشيدن و به همون نيمروي شاهانه اکتفا فرمودن ....
ساقي رضوان
خب جناب شكوهي اول هماهنگ كنيد با يه آقايي بعد بريد كه حداقل غريب نباشيد :)
محمد شكوهي
سلام چشم ... قراربود با دوستان بريم به رسم رفيق راه پيچوندن..:دي