پيام دوستان
+
بار دگر رويا زود تموم شد و اينبار واقعا بايد راهي ميله ها شوم و احساس مي کنم اينطوري بهترشد چون ثابت مي کنم نرده ها هم جلوي عشق من را سد نکرد و واقعيت اين است که يک عاشق در برابر جهاني عاشق چقدر بها دارد و اين همان چيزي بود که شما به من آموختيد
mariii
103/1/29
كيوان گيتي نژاد و
آمده ام به دوستان رويايي خود بگويم ديگر وقت رفتن آمده بايد بروم خيلي زود از هم دور ميشويم آنجا که آلوين ويلو ميشا طلا را بايد به دست سرنوشت بسپارم و آنجا که ديگر ذهنم توان پر کشيدن ميان اين صفحات را نداردبيشک راه حيدري در زندان هم جريان دارد و اين آزمون ده سال ديگر شايد به کل ما را با هم غريبه کند پرواز بر بال توهم عاقبت اش همين بود
كيوان گيتي نژاد و
بايد باور مي کردم که از آن کوچه عشق گذشتن من يک اشتباه نابخشودني بود و هيچ کس انتظار يک آدم لاابالي مثل من را هرگز نمي کشيد جاي من و طريقت من اينگونه واقعي تر است بايد راهي شوم راهي آن ديار آشنايي با امثال من آن دياري که پايان آرزوهايي ست که داشتم و دارم ولي دنيا و عاقبت واقعي من به آنجا ختم ميشود بايد بروم جايي که بفهم ام بهاي عشق يک طرفه بوده و بدانيد
كيوان گيتي نژاد و
اما اين توهم ات بزرگترين هديه عمرم بود چراکه مني که بايد تيمارستان مي رفتم عده اي از سر کنجکاوي اين ديوانه را وارد بازي کردند و توپ خنديدن و آخر مي دانستند عاقبتم گفتند خود خواسته اي به سلامت من ام مي گويم بر منکر اش لعنت ولي من کسي نبودم که از عاقبت ام بي خبر باشم من درست است براي خودم پز دادم و از يارانم گفتم ولي مي دانستم به زودي حقيقت جاي خود را به توهم مي دهد الحمدالله
كيوان گيتي نژاد و
خداوند ديگر از من طلبي ندارد که پس گيرد خدايا شاهد باش که من هيچ از تو نگرفتم که بخواهم فردا مديون شوم با دست خالي آمدم دست پر راندي مرا ولي گناهانم را چند دقيقه اي تاخير انداختي ولي دمت گرم به خودم برگرداندي حالا وقتي پايم را در زندان گذارم از تو تشکر پي کمم چون از اين زندان بيرون مي خواهم فرار کنم خودم هم خسته ام از بس فال گرفتم و اين فايلها همه ديوانه ام کرده خسته ام جان ندا
+
روي تو کس نديد و هزارت رقيب هست
در غنچهاي هنوز و صدت عندليب هست
گر آمدم به کوي تو چندان غريب نيست
چون من در آن ديار هزاران غريب هست
كيوان گيتي نژاد و
103/1/28
خوشا بر تو اي اميد امروز بشر سلان بر تو اي ماه فروزان وطن صلوات بر تو و خاندان اطهر و پاک تو باد محشر است آن خجسته روزي که استوار بر قامت توشد مرجع رويين تن و سلاله پاک ولايت حيدر حي و صالح امت شرح ديوان و مکتب حيدري ماست فرزند صالح و باصرش سيد مجتبي حرمت دين و آئين ذوليمين ماست کور باد هر که اين مقام اين صولت توان ديدن نداشت
+
تسويه حساب کردن با گذشته، به اين معناست که ما بايد هرگونه کار ناتمام در رابطه با هر شخص، پروژه يا فعاليتي را که با آن درگير بودهايم به سرانجام برسانيم.
ما نميتوانيم زندگي جديد خود را روي ستونهاي سست گذشته؛ کارهاي ناتمام؛ قراردادهاي لغو شده و کلا مسائل حل نشده بنا کنيم....
پيام رهايي
103/1/27
+
درود بر شما @};- پست حضور و غياب
بعد اين سالهايي که در پارسي بلاگ حضور يافتيم کاربرهاي بسياري را مشاهده کرديم که بر اساس طرز تفکر ارتباط هاي مختلفي مابين ما بوجود آمد . بسياري بطور کلي رفتند برخي گاهي گذري رد ميشن و عده اي هم بيشتر حضور پيدا ميکنند .
لذا بر آن شدم که کاربران در اين پست حاضري بزنند و بفرمايند چه مقدار از وقت ارزشمند خود را در پارسي ميگذرانند @};-
Mohammad.d
103/1/26
خودم : بطور متوسط در هفته تقريبا سه روز و هر حضور بين ده دقيقه تا يک ساعت بعضي اوقات هم در طي روز چند بار چند دقيقه اي :)
+
دلم برات تنگ شده
نبودنت رو در روز تولدت بيشتر حس مي کنم
با يک دنيا دلتنگي و اندوه
تولدت مبارک @};-
*قاصدك*
103/1/23
+
مشکل دنيا اين است که
آدمهاي باهوش پر از شک و ترديد هستند،
در حالي که آدمهاي احمق پر از اعتماد به نفس!
چارلز_بوکوفسکي
*قاصدك*
103/1/23
اي کاش فقط مشکل دنيا همين بود :) بنظرم مشکل اصلي دنيا اينست که هر کاري که امروز انجام ميدهيم فردا متوجه ميشيم اشتباه بوده :D
{a h=ravandi} راوندي {/a} الهي خدا کسي رو از کرده اش پشيمون نکنه..ولي به نظرم بلاهايي که بقيه سرمون در ميارن خيلي دردناک تره تا اونايي که خودمون مسئولش بوديم
+
تو را من چنين مي بينم
سرابي و خيالي ...
تو را من چنين مي پندارم
غباري و گردبادي
تو را من چنين در ميابم
گمشده و ناپيدايي...:'(
ساناز ابراهيمي فرد
*قاصدك*
103/1/23
+
يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133
خانه ي خانواده
103/1/23
10 فرد دیگر
87 فرد دیگر
+
هو الشّهيد
*
تو در قنوت مگر از خدا چه خواسته اي
كه اينچنين پر و بالت تمام سوخته است
تو مست اينطرف افتاده اي سراپا خون
و آنطرف تهي از باده ... جام سوخته است
چه بيت زيبايي في البداهه ساخته اي !!
تنت چنان غزلي ناتمام سوخته است
*
#زين_العابدين_آذرارجمند
#لنگرودي
كيوان گيتي نژاد و
103/1/20
+
سلامممممم ..سال نو مبارک.طاعاتتون قبول.. سرنماز صبح بودم ياد اينجا افتادم يه دفعه ک ماه رمضوناي خيلي سال پيش فيد الله اکبر ميزدم ميرفتم ميخوابيدم.سر نماز يه دور مرور خاطرات کردم و همتونو ياد کردم..واقعا دلم براي همتون تنگ شده بود..اومدم پياما هامو خوندم تجديد خاطره کردم:-) @};-
مختار تندر
103/1/20
+
مگر يک نفر در چند جبهه مي تواند بجنگد. انصاف نيست در کنار بد خواهان ، خيرخواهان هم به جنگم بيايند
كيوان گيتي نژاد و
103/1/20
گفتم دنياي آزمون همين دنياست دعا کن شهادت نجات ات دهد چراکه اگر کردي اشتباه و افتادي به چاله حال آزمون مي کند از آن پيراهن عثمان بر ديوار قلعه آويزان تو بايد نشان دهي که قاتل عثمان که هستش تازه بعد دادگاه بايد بروي مجرم بياوري دادگاه خلاصه کارت درمي آيد چون تو اين عالم برزخ هرچه و هرکه بيشتر آتيش ات زند اجرش بالاتر است فقط آرزوي شهادت کن تنها راه خلاصي والسلام
+
دروغي که واجب است بگويي....
اياك نعبد و اياك نستعين
مي دانيم که فقط او را عبادت نمي کنيم و فقط از او ياري نمي خواهيم..... پس دروغ مي گوييم.
ولي اين دروغ بر ما واجب است...
تاحالا از خودت پرسيدي چرا بر ما واجب شده اين عبارت رو بارها در روز بگوييم.....
كيوان گيتي نژاد و
103/1/20
با نظر کاکتوس موافقم....ولي خودمونيما من يکي که آدم بشو نيستم از بس توبه کردم و توبه شکوندم خجالت مي کشم ازش..........:'(
+
داخل که شديم، ديدم بسيجي جواني توي ستاد فرماندهي نشسته. گفتم: بچه بلند شو برو بيرون. الان اينجا جلسه است. يکي از کساني که اونجا بود، سرش را به گوشم نزديک کرد و گفت: اين بچه، فرماندهي گردان تخريبه!!
? سردار شهيد حسن باقري ?
كيوان گيتي نژاد و
103/1/20
كيوان گيتي نژاد و
103/1/20
زندگي تا بوده همين بوده نه به تنهايي اش پريشان شو و نه به بودنشان مغرور اين را بدان هرزمان که معشوق از عشق تو خيالش آسوده شود آن لحظه بيداد دنيا را بر سرت خراب مي کند تو عاشقي را بايد به بها بخري و اينجا تازه بهاي دنيا همان بهاي برزخ آست و تو قادر به يافتن آسايش در اين دنيا قادر نخواهي بود در اين دنيا گذر کن به بدبختي در آن دنيا برزخ اگر تمام شد فکر نکن پشت ات هم
من هم هر وقت يک نشان خوب مي بينم که هواي نجات از برزخ است پيامش فردايش عذاب از قيامت به برزخ افزون ميشود تا دو آتيشه چوب در فلان بهمان ....اوهوم.من که جرات ندارم بيرون زنم شما هم خانه بماني حداقل با خيالش دو روز برزخ را مي گذراند من عادت کرده ام به اين بي وفايي ها ولي جز وفا پاسخي ندهم به اين عالم بد نشان اميد دارم عالم بعد مال من است همين اميد زنده ام نگاه داشته به اميد شهادت