حضرت کشتی نجات آمد
سلام میلاد با سعادت حضرت ارباب ، سید الشهدا ، ابا عبد الله ، ثار الله ، حسین بن علی علیه السلام و قمر منیر بنی هاشم ، ساقی العطاشا ، دلاور ام البنین ، عباس ابن علی علیه السلام ، و حضرت سید الساجدین ، زین العابدین ، علی بن الحسین علیهم السلام مبارک.
با ذکر تو روشنائی آید به دو عین
ای زاده فاطمه و سردار حنین
یک بار نه صد بار دل مادر تو
با نعرهی عاشقانه می گفت حسین
صحبت درباره حضرت سیدالشهدا یه دل دریایی و پاک میخواد به وسعت خود مولا که رحمة الله الواسعه هستند و نورانیتی به اندازه مصباح الهدی و یه روح بزرگ به بزرگی سفینة النجاة ولی از اونجایی که ارباب همیشه و همه جا کریمانه با این بنده حقیر برخورد کردند و از بدی های بیشمار من گذشتند ، همیشه بهترین مولا و یاور بودند برای ما این بار هم اجازه دادند که از عشق خدا و خدای عشق و دریای بیکران رحمت الهی بنویسم .
اسامی و القاب حضرت امام حسین علیه السلام:
حسین:
با به دنیا آمدن امام حسین علیه السلام مژده ولادت را به حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم دادند. آن حضرت هم بی درنگ خود را به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و مولا علی علیه السلام رساندند و از اسماء خواستند که کودک را بیاورد ، لباسی سفید به نوزاد پوشاندند و ایشان را به پیامبر دادند " و أخذه و أذن فی اذنه الیسری و جاء جبرئیل علیه السلام فأمر أن یسمیه حسینا کما جاء فی الحسن" حضرت رسول صلی الله علیه و آله او را در آغوش گرفت در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت و جبرئیل فرود آمد و گفت : "این نوزاد را حسین نام گذار " همانطور که در وقت ولادت امام حسن علیه السلام آمده بود
ابا عبدلله (پدر بندگان خدا):
کنیه مبارک و مقدس " ابا عبدلله " کنیه ای است که خدای عزوجل (قبل از تولد امام حسین علیه السلام و هنگام نزول زیارت عاشورا که حدیث قدسی است واز ناحیه خود خدا انشاء شده ) به امام حسین داده اند.
اب در لغت عرب به معنای واسطه است ، در کتب لغت ذیل کلمه اب آورده اند:
الاباء ثلاثه : اَبٌ وَلَّدَک ، اَبٌ زَوَّجک ، اَبٌ عَلَّمَک ( اباء و پدران سه دسته اند : پدری که تو را به دنیا می آورد" واسطه تولید" – پدری همسر تو" واسطه ازدواج " و کسی که به تو تعلیم میدهد ،" معلم " واسطه تعلیم.
اما اباعبدلله یعنی واسطه عبودیت. یکی از یزرگان میفرمودند اگر میخواهید به عظمت اباعبدلله پی ببرید ، تحقیق کنید که خدا به چه کسانی عبد گفته است.
در این جستجو رسیدیم به سوره مبارکه مریم که اتفاقا با کربلا و بیان مصائب امام حسین شروع میشود( رجوع شود به تفسیر کهیعص ) و وقتی وارد این سوره میشوی یکی یکی به آنهایی میرسی که خدا عبد خطابشان کرده.
000 عَبدَهُ ذکریا( آیه 2) - در مورد حضرت عیسی " أنی عبد الله"( آیه ) –و..... و در آخر سوره میفرماید " أِن کُلُ مَن فی السماواتِ و الارضِ اِلّا آتیِ الرَّحمنِ عَبدا " تمام کسانی که در آسمانها و زمینند عبد خدا هستند.
وبعد سوره مبارکه صافات که در این سوره تقزبیا بعد از نام همه پیامبران میفرماید" إنه من عبادنا المؤمنین" و اتفاقا در این سوره هم صحبت از ابا عبد الله هست آنجا که میفرماید :" و فَدَیناهُ بِذِبحٍ عَظیم"
و در تشهد نمازها هر روز میگوییم " وآشهد أن محمداً عبده ورسوله" و از این مطالب میرسیم به این نتیجه که اگر تمام انبیاء واولیاء و همه موجودات عالم عبودیتی دارند ، همه از فیض وجود ابا عبدلله است ، زیرا حسین واسطه خلقت است و " و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون " پس واسطه بندگی هم خود اوست و سِرِّ این مطلب که حضرت رسول فرمودند " حسین منی و آنا من حسین " هم از همین جا مشخص میشود.....
سید الشهداء :
یکی از معانی کلمه " سید " -" صمد" است ، یعنی آقا و سرور و مولای بی نیازی که همه به او نیاز دارند و سید الشهدا یعنی کسی که نه تنها خود شهید است بلکه افاضه ی شهود و شهادت میکند به دیگران . و هر شهیدی سر سفره او ست و هرکس میخواهد به شهادت برسد چه به معنای ظاهر و چه در باطن که فناء فی الله و شهود غیب است ، باید از او بطلبد.
روز ازل که قسمت ما را نوشته اند
ما را به نام حضرت دریا نوشته اند
کار جنون ما به تماشا کشیده است
ما را غبار محمل لیلا نوشته اند
بر روی بالهای تمام فرشتگان
از سر گذشت عاشقی ما نوشته اند
گیرم نوشته اند که ما هم کسی شویم
تنها به خاطر دل زهرا نوشته اند
روز ازل مقابل اسمی که تا ابد
یک" یا حسین" گفته مسیحا نوشته اند
آن جلوه ای که نور تو را آفریده است
در پیش خویش قبله نما آفریده است
آینه ای گرفت و خودش را نظاره کرد
یعنی خدا دوباره خدا آفریده است
حتی تمام بود ونبودی که هست ونیست
محض گل جمال شما آفریده است
یک کعبه را برای خودش خلق کرده است
شش گوشه را به خاطر ما آفریده است
تا قبله را برای همیشه نشان دهد
در خاک خویش کرب و بلا آفریده است
جبریل زیر پای تو فهمید دست غیب
این بال را برای کجا آفریده است
مردم خدا شنیده و لیکن ندیده اند
ما دیده ایم آنچه که مردم شنیده اند
تو انتهای جاده قالوا بلی شدی
زهرا شدی، علی شدی و مصطفی شدی
روزی که هر فرشته بر آدم به سجده رفت
ای سِرِّ ناگشوده حق ، بر ملا شدی
در سایه سار جلوه ات عباس قد کشید
یعنی چقدر بی حد و بی انتها شدی
ما قسمت هم ایم ، خدا خواست اینچنین
ما بر تو مبتلا ، تو به ما مبتلا شدی
ما قسمت هم ایم که با عمر روزگار
ما درد مند عشق و تو دارالشفاء شدی
دیدی که بی کسیم و نداریم دل خوشی
همسایه ی قدیمی این چشم ها شدی
چون فطرسیم ، گرچه به زنجیر می شویم
شکر خدا به پای شما پیر میشویم
تا زنده ایم پای شما گریه میکنیم
با آرزوی کرب و بلا گریه میکنیم
واما در مورد حضرت عباس علیه السلام :
زمین مدینه، با نیمنگاه خورشید، روشنایی میگرفت و تابش طلایی آفتاب، جمعه،چهارمین روز شعبان سال 26 هجری را نوری دیگر میبخشید. بلور دلهای شیفتگان امیرالمؤمنین علی(ع)، لبریز از شور و عشق میشد و کوچههای بنیهاشم، آغوش خود را به روی زائران خانه حضرت میگشود. چهره علاقهمندانِ اهل بیت را شبنم شادی فراگرفته بود و برای دیدار نورسیده مولای خویش، بر یکدیگر پیشی میگرفتند. «ماه» تازه در مدینه طلوع کرده بود. شور و هلهله، خانه علی(ع) و فاطمه کلابیه را فراگرفته بود. امالبنین، قنداقه عزیز خود را تقدیم علی(ع) کرد. امام، فرزند دلبند خود را به سینه چسبانید. بُهت و حیرت، نگاه اطرافیان را ربود و همگان از پیوند «مهر» و «ماه»، لب به تبریک گشودند.
چون نسیم اذان و اقامه بر روان پاک و سپید طفل فرونشست، امام(ع) با واژهای مهرآفرین و روحافزا، نام فرزند خود را بیان فرمود: «عباس»؛ یعنی شیر بیشه شجاعت و قهرمان میدان نبرد.
وجود حضرت ابوالفضل العباس را باید فوق ایشان تعریف کنند چون افراد کوچک برای تعریف از بزرگان اول آنها را کوچک می کنند بعد به اندازه فهم خود تعریف می کنند. لذا نزد امام صادق می رویم تا بتوانیم از حضرت ابوالفضل العباس شناخت پیدا کنیم . وتعابیر حضرت امام صادق را در مورد عمویش میخوانیم .
امام صادق علیه السلام درباره بینش و بصیرت حضرت ابوالفضل العباس می فرماید: کان عمنا العباس نافذ البصیرة صلب الایمان جاهد مع ابی عبدالله الحسین و أبلی ببلاء حسن و مضی شهیدا
«عموی ما عباس(ع) ـ پسر علی(ع)ـ بینشی تیز و دقیق و ایمانی محکم و استوار داشت. در رکاب برادرش با دشمنان جهاد کرد و به خوبی از عهده آزمایش الهی برآمد و به مقام شهادت رسید».
5 تعریف از حضرت ابوالفضل العباس از زبان امام صادق نقل شده که اول نافذ البصیرة ( بصیرت عمیق و دقیق ) وبعد هم همراهی با امام که از معرفت و امام شناسی حضرت بوده. کلمه بصر نوری است که بر روی پرده چشم قرار می گیرد مثل اینکه می گوییم نور چشم زیاد شود . عین وسیله دیدن است و بصر خود دیدن است دو مقوله جدا از هم هستند . اما خداوند در قلب انسان دو چشم دیگر قرار داده که اگر باز شوند انسان صاحب بصیرت می شود _لهم أعین لا یبصرون بها.
بصیرت نوری است که در دل وارد می شود و صاحبان بصیرت با نور عالم غیب را شهود می کنند _ عالم الغیب و الشهادة _ عالم را آنچنان که هست می بینند و حقایق را می بینند . از امام کاظم نقل شده بروید در دین فقیه شوید چون آن مفتاح بصیرت است ، فقیه یعنی کسی که به ریشه دین راه پیدا کند ، فقیه یعنی کسی که عارف به حق اهل بیت باشد ، پس حضرت ابوالفضل کاملا در دین فقیه هم بوده اند ، السلام علیک یا دین الله را در زیارات می خوانیم پس دین یعنی همان امام ، پس اگر کسی بخواهد دین شناس شود باید امام شناس شود .
خدای بزرگ یک اسماء دارند و یک اسماءالحسنی که اسماء فقط لفظ هستند ولی اسماءالحسنی به صورت تکوینی و قابل مشاهده هستند و امام علیه السلام می فرماید ما اسماءالحسنی هستیم ، پس هر کس که میخواهد نافذ البصیرة شود باید این اسم اعظم را بشناسد ، امام معصوم در هر زمان اسم اعظم است ، اسمی که باب الله است ، حضرت عباس به این خاطر نافذ البصیره است چون عارف به حق ابا عبد الله الحسین است . حضرت ابوالفضل العباس علاوه بر اینکه صاحب بصیرت هستند بلکه نافذ البصیرة هستند ، یک نگاه بسیار دقیق ، وقتی نگاه می کنند تا کنه وجود را می بینند .
از لحاظ ظاهری حضرت ابوالفضل العباس از همسر سوم امیر المؤمنین فاطمه ام البنین در سال 26 هجرت در 4 شعبان آن سال متولد شدند ، اما بهتر است ساده از کنار سخنان اهل بیت و امام صادق (ع) نگذریم .
چون حضرت امیر می دانستند یک روز أشداء علی الکفار در حضرت ابوالفضل العباس ظهور پیدا می کند اسم عموی بزرگوار خود را بر روی فرزند خود و عموی اهل بیت و عموی امام صادق (ع) گذاشتند . یک نام موافق با أشداء علی الکفار . امام صادق (ع) و همه ائمه هدی وقتی کسی را بخواهند تعریف کنند چون هم غیب و شهود افراد را می بینند تعریف آنها حقیقی است لذا فرموده اند کان عمنا العباس نافذ البصیرة صلب الایمان جاهد مع أبی عبد الله الحسین و مضی شهیدا .
حضرت عباس چون امام زمان خویش را شناخته بود در محضر سید الشهدا دو زانو می نشستند و در بعضی روایات داریم که اصلا می ایستادند .
حضرت امیر در کودکی حضرت ابوالفضل به او فرمودند بگو واحد حضرت اباالفضل فرمودند واحد ، فرمود بگو اثنان گفت واحد ، عباسم چرا نمی گویی إثنان ؟ فرمود بابا من با آن لسانی که گفتم واحد خجالت می کشم بگویم إثنان ، از ازل نافذ البصیرة بود .
بسیاری از بزرگان که به خدمت حضرت سید الشهدا راه پیدا کردند اول خضوع در مقابل حضرت اباالفضل کردند .
بعد امام صادق فرموده اند صلب الایمان . یعنی یک ایمان بسیار مستحکم که سر سوزنی خدشه در آن وارد نمی شود ، أشد الایمان ، شدیدترین آرامش در وجود حضرت ابوالفضل العباس است .
در موقعی که قنداقه حضرت ابوالفضل العباس را به دست امیر المؤمنین دادند و حضرت در گوش این بزرگوار اذان و اقامه گفتند و نام عباس را برای حضرت ابوالفضل العباس برگزیدند ، گریه کردند و تمام حادثه کربلا و رشادتهای حضرت ابوالفضل العباس را نقل کردند و فرمودند همان طور که خداوند برای جناب جعفر دو بال قرار داده تا در بهشت پرواز کند برای عباس من هم همینگونه خواهد شد ، اما امام سجاد این راز را باز کردند و فرمودند اگر جناب جعفر در بهشت قرب خدا طیران می کند ، عموی ما عباس را خدا مقامی داده است که تمام شهدا به مقام آن بزرگوار غبطه می خورند . چون نافذ البصیره بود و بصیرتش از جناب جعفر بسیار بالاتر بود .
_ و لله الاسماءالحسنی فدعوه بها _ یعنی خدا را با اسماء حسنی بخوانیم ، پس باید متوسل بشویم به خود حضرت اباالفضل که باب الحسین است تا ما هم آرامش پیدا کنیم و به قول حدیث وروایت امام صادق نافذ البصیرة (صاحب بصیرت عمیق ) شویم . حضرت ابوالفضل دَرِ فنا و پاشنه ی دَرِِ باب خدا یعنی حضرت سید الشهدا هستند . قطعا توسل به حضرت ابوالفضل العباس مستجاب است ، چون دعا در مجرای خودش قرار گرفته است . اللهم إنی أسئلک بحق عباس بن علی .
برگرفته از پایگاه حب العباس ( سخنرانی استاد معمار منتظرین)
حضرت امام سجاد علیه السلام:
در روایتی داریم که " اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیهِ " فرزند سِر و راز پدر است.
و حضرت سجاد هم سِرِّ امام حسین هستند ، مهمترین القاب حضرت عبارت است از : سید الساجدین ،زین العابدین و تاج البکائین ( تاج وزینت گریه کنندگان).
گفتم که یکی از معانی سید ، صمد است و سید الساجدین یعنی سجده تحقق وبروز پیدا نمی کند الّا به امام سجاد که ازشدت سجده و سجادیت افاضه و اعطاء سجده می کنند به بندگان.
و مبالغه نیست بگوییم که اگر " یسجد لله ما فی السماوات و ما فی الارض" همه سر سفره امام سجاد سجده میکنند.
واما "الولد سر ابیه " – پدر اباعبدلله هستند و پسر زین العابدین ، پدر سیدالشهداء هستند و پسر سید الساجدین ، پدر ثار الله هستند و پسر تاج البکائین.
ربط بکاء را باید در خون دید و ربط سجده را در شهادت. و ادامه اباعبدالله میشود زین العابدین.
عبادت وقتی به اوج برسد می شود شهادت و اثر شهادت خون است و امام سجاد هم اوج عبادتشان سجده بود که مرتبه قبل از شهود و شهادت است و اثر عبادتشان اشک بود.
که خون و اشک هر دو مایه حیاتند.
برعمر و ابوبکرو قاتلان اصحاب کربلا لعنت