از خواجه نصیرالدین پرسیدند چگونه شد امام فخر رازی با آن همه علم و هوش سنّی شد؟ جواب داد: امام فخر رازی سنّی نشد بلکه سنّی امام فخر رازی شد. یعنی چنین نیست که امام فخر اول تحصیل علم و فهم کرده پس از آن در میان مذاهب مذهب سنت را انتخاب نموده باشد بلکه اول سنی بود و مذهب آبایی و اجدادی داشت. پس از آن فاضل و صاحب ادراک شد و عصبیّت دین و مذهب اجدادی او را مانع شد که به مذهب شیعه گرایش نماید.
************************************************************************
صاحب روضات فرموده: بعید نیست که عبدالرحمن بن علی حنبلی معروف به ابن جوزی واعظ، شیعه بوده و از روی تقیّه اظهار تسنن کرده کما اینکه از جوابهایی که داده معلوم میشود.
من جمله از ابن جوزی در حضور جماعت شیعه و سنی سؤال کردند که علی افضل است یا ابابکر؟ فوراً گفت: کسی که دخترش در خانهی اوست. صراحتاً نگفت که علی افضل است بلکه به عبارتی گفت که محتمل باشد ابابکر است.
و من جمله اینکه عدد ائمه را از او سوال کردند، گفت: «چقدر بگویم چهار، چهار، چهار.» صراحتاً نگفت دوازده است بلکه سه مرتبه عدد چهار را تکرار کرد که جمع آن میشود دوازده و در عین حال احتمال این میرود که عدد چهار را برای تأکید تکرار کرده باشد.
و من جمله اینکه ابن جوزی بالای منبر گفت: بپرسید از من قبل از اینکه من از میان شما بروم. پس زنی (که باطناً شیعه بود) از جا برخاست و گفت: آیا اینکه در یک شب علی برای غسل سلمان به مدائن رفت و مراجعت کرد صحیح است؟ ابن جوزی گفت: آری. آن زن گفت: اینکه عثمان سه روز بدنش در مزبله افتاده بود و علی هم حاضر بود صحیح است؟ گفت: بلی. پس زن گفت: باید علی بر حق باشد و عثمان بر باطل یا به عکس؟ ابن جوزی گفت: ای زن اگر تو بدون اجازهی شوهرت از خانه بیرون شدهای خدا تو را لعنت کند و اگر با اجازهی شوهرت آمدهای خدا شوهرت را لعنت کند. زن گفت: آیا عایشه که به جنگ علی رفت با اجازهی پیغمبر رفت یا بی اجازه؟ پس ابن جوزی سکوت کرد و از منبر به زیر آمد.
و من جمله اینکه از ابن جوزی سوال کردند که فاطمه زهرا افضل است یا عایشه؟ گفت: عایشه به دلیل اینکه خداوند فرموده: «فضل المجاهدین علی القاعدین درجة» فدک فاطمه را گرفتند سکوت کرد، ولی عایشه تجهیز لشکر کرده با علی جنگید به طوری که از دو لشکر هجده هزار تن کشته شدند!!