سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...
آقاهه میره سربازی،...
دور کلاش قرمزی،...
آچین و واچین....
با صدای چی؟...
با صدای مرغ.....
یه مرغ دارم روزی 2 تا تخم میکنه،...
چرا 2 تا؟...
چون دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده....
شاید پشت کوه انداختی؟...
نه خیر ،...
زنجیر منو بافتی،...
بله...
بابا اومده،...
با کی اومده؟...
اون کیه باهاش؟...
چی چی آورده؟...
نخود و کیشمیش،...
با صدای چی؟...
با صدای گاو،...
گاو همسایه غازه!!!؟

بَعله!... همیشه گاو همسایه غازه!!!