مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...
علما , • نظر

در یکى از زیارت نامه هاى سیدالشهدا علیه السلام که ابن قولویه قمى رحمه الله در کامل الزیارات وبه نقل از امام جعفر صادق علیه السلام آورده است، آن حضرت جدشان امام حسین علیه السلام را این گونه خطاب کرده اند:
وضَمّنَ الأرضَ ومن علیها دمَکَ وثارکَ؛ وخداى متعال زمین وساکنانش را ضامن خون تو وگرفتن تاوان آن قرار داده است.
مى توان به قطع ویقین گفت که همانند این تعبیر بى مانند که این جا در حق امام حسین علیه السلام وارد شده، در هیچ یک از دعاها وزیاراتى که از اهل بیت علیهم السلام روایت شده نیامده است. از این روست که علما در تفسیر این فقره دچار حیرت شده اند ویکى از این افراد علامه مجلسى است که این زیارت را در بحارالانوار به نقل از ابن قولویه ذکر کرده است.
ابتدا وپیش از پرداختن به تفسیر این فقره، معنى برخى از مفردات آن، نظیر «ضمّن» را بررسى مى کنیم. «ضمان» یکى از ابواب فقهى است که درخصوص چگونگى ضمانت ونیز عمل به مقتضاى آن، میان شیعه ومخالفان اختلاف نظر وجود دارد. مشهور علماى عامه (سنّى ها) آن را «ضمّ ذمة إلى ذمة (پیوستن دو ذمه به هم)» تعریف کرده اند ولى مشهور فقهاى شیعه ضمان را «نقل ذمة الى ذمة (انتقال دادن ذمة از شخصى به شخص دیگر)» مى دانند.
براى روشن شدن مطلب به این مثال توجه کنیم: فرض کنیم که شخصى به نام احمد، به سبب قرض مثلاً، مالى بر عهده وذمه شخص دیگرى به نام محمود داشته باشد وشخص سومى به نام حامد ضامن محمود شود. در این مثال بر حسب رأى مشهور شیعه، احمد حق ندارد مال خود را از محمود مطالبه کند؛ زیرا حامد پس دادنِ آن مال را بر گردن گرفته وذمه محمود به حامد انتقال یافته است واز این پس مال یادشده را باید از او مطالبه نمود. اما بر اساس دیدگاه مشهور میان عامه (سنى ها) احمد مى تواند پولش را از هرکدام (از محمود یا حامد) که خواست مطالبه کند. البته هرکدام از این دو نفر اگر پول احمد را پرداخت کرد دیگر احمد حقى در مقابل هیچ کدام از آن دو نفر نخواهد داشت.
به هر حال در هر دو دیدگاه یادشده ضامن در برابر صاحب حق مسئول است وباید پول او را بدهد؛ چه بگوییم ذمه به او منتقل شده وفقط او مسئول است وچه بگوییم او وشخص ضمانت شده هردو مسئولند.
ظاهر عبارت امام صادق علیه السلام که فرمودند: «وضَمّنَ الأرضَ ومن علیها» این است که خداى سبحان مسئولیت خون امام حسین علیه السلام را بر دوش زمین وساکنان آن نهاده است؛ به عبارت دیگر چون خونِ پاکِ ایشان روى آن ریخت، زمین وساکنانش ضامن ومسئول خون امام حسین علیه السلام شدند.
تردیدى نیست که عدل الهى یعنى اعتقاد به این که خداى تعالى از هرگونه ستم منزه است، نزد پیروان اهل بیت علیهم السلام از اصول دین به شمار مى رود. پذیرش این اصل مستلزم آن است که هرچه در روایات اهل بیت علیهم السلام وارد مى شود با منطق عدل الهى سازگارى وهمخوانى داشته باشد، وهر تفسیرى از سخنان اهل بیت علیهم السلام که با اصل عدل الهى ناسازگار باشد، از قبل ناپذیرفتنى است واجمالاً یا تفصیلاً مردود است.
معناى ضمانت زمین
نص کلام امام علیه السلام در زیارت یادشده، «ارض» یعنى تمام زمین را مسئول خون سیدالشهدا علیه السلام دانسته است ودلیلى در دست نداریم که لفظ «زمین» را از معناى اصلى وشمولى به زمین خاصى منصرف کند. این در حالى است که کلمه «کربلا» یعنى همان زمینى که خون امام حسین علیه السلام روى آن ریخت در روایات وزیارت نامه هاى دیگر فراوان تکرار شده است ونیز کلمه «کوفه» (زمینى که سپاهیان ودشمنان امام علیه السلامبراى نبرد با ایشان از آن جا خارج شدند) نیز بارها در روایات آمده است. اما هنگامى که به این زیارت مراجعه مى کنیم مى بینیم لفظ «ارض» به صورت مطلق آمده وشامل همه کره زمین است.
از این رو علما حق دارند که در توجیه وتفسیر این فرمایش امام صادق علیه السلام دچار حیرت شوند، هرچند آن بزرگوار البته سخنان نامفهوم نمى فرمایند؛ زیرا گذشته از مقام عصمت وامامت، ایشان از خانواده اى است که در اوج بلاغت وسخنورى قرار دارند. با این حال چرا فرموده اند: خداى تعالى خون پاک سیدالشهدا علیه السلام را بر گردن زمین نهاده است؟ این مسأله چه ارتباطى مى تواند با زمین داشته باشد؟ مگر زمین بود که امام حسین علیه السلام را به قتل رساند؟ از طرفى اگر منظور از زمین در این جا زمین کربلا باشد ما مى دانیم که خداى تعالى به واسطه امام حسین علیه السلام جایگاه وارزش فوق العاده اى بدان بخشیده وحتى آن را با شرافت تر از کعبه قرار داده است واین، از جمله عطاهاى استثنایى خداى تعالى به آن حضرت، واز جمله خصایص ایشان مى باشد. ولى منظور امام صادق علیه السلام صرف زمین کربلا نبوده وتمام زمین ها را به صورت مطلق اراده فرموده است. سخن این جاست که وقتى امام حسین علیه السلام تنها در یک نقطه از زمین به شهادت رسیده اند، چرا خداى متعال تمام زمین ها را مسئول خون پاک ایشان قرار داده است؟
علما در فهم این فرمایش امام صادق علیه السلام دچار حیرت شده اند. گروهى گفته اند: از آن جا که امام حسین علیه السلام روى کره زمین به شهادت رسیده است خداى تعالى همه زمین ها را مسئول کیفر کردن قاتلان آن حضرت ـ در هرجا که دفن شوند ـ نموده، واین پیمان وضمانتى است که خداى متعال از زمین ستانده است. بنابراین، این فقره ناظر به یکى از خصایص سیدالشهداست که خداى متعال فقط براى ایشان قرار داده، وامام صادق علیه السلامدر این جا پرده از آن برداشته است. اما دانستن این که زمین چگونه این تکلیف ودستور الهى را اجرا مى کند، ارتباطى به ما ندارد. زمین خود تکلیف خود را مى داند وما را همین بس که بدانیم زمین مکلف است ووظیفه وتکلیف خود را ادا خواهد نمود.
«فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَآ أَتَیْنَا طَـآئِعِینَ»؛ پس خدا به آسمان وزمین فرمود: خواه یا ناخواه رام شوید. گفتند: البته رام وتسلیم هستیم.
واز آن جا که خداى متعال چیزهایى به امام حسین علیه السلام عطا کرده که به احدى عطا نکرده، ایشان را با عالم تکوین گره زده ومسئولیت خون مبارکشان را برعهده تمام زمین قرار داده است چنان که گویى این جنایت بزرگ روى تمام نقاط زمین صورت گرفته است. بنابراین فهم تعبیر «ضامن بودن زمین» آسان خواهد شد چون که مسئولیت زمین مسئله اى تکوینى است وربطى به تشریع ندارد وپرداختن به آن ضرورت ندارد فقط همین قدر کافى است که بدانیم خداى سبحان خون امام حسین علیه السلام را به عهده زمین قرار داده است واین اشکالى ندارد.
معناى ضامن بودن ساکنان زمین
نکته دیگرى که در زیارت نامه منقول از امام صادق علیه السلام شایان تأمل بیشتر است تعبیر «ساکنان زمین» مى باشد که نشان مى دهد ما وتمام فرزندان ونیاکان ونسل هاى پیش وپس از ما وکسانى که هنوز پا به عرصه گیتى ننهاده اند یعنى از ابتداى عالم تا انتهاى آن همگى مسئول وضامن خون آن حضرت ومکلف به گرفتن تاوان ایشانیم.
پس من وشما نیز مسئولیم وتمام کسانى که امروزه ودر آینده در تمام نقاط کره زمین زندگى مى کنند، این مسئولیت را بر عهده دارند.
زیرا کلمه «من» در این عبارت موصوله است وهمان طور که علماى لغت واصول گفته اند ظهور در عموم دارد. از این رو معناى عبارت چنین خواهد بود: خداى تعالى مسئولیت خون امام حسین علیه السلام را بر دوش کره زمین وتمام چیزها وکسانى که روى آن هستند قرار داد.
سؤال این جاست که ما در زمان بنى امیه زندگى نکردیم وشاهد شهادت امام حسین علیه السلام نبودیم، پس چگونه در این زمینه مسئولیت داریم ومسئول چه چیزى خواهیم بود؟ اصلاً خود امام صادق علیه السلام در زمان جدشان در قید حیات [ ظاهرى ]نبودند وشهادت ایشان را ندیدند والاّ اگر حضور داشتند البته ایشان را یارى مى نمودند. با این همه چگونه است که مى فرمایند: هرچه روى زمین است مسئول خون ایشان وموظف به گرفتن تاوان خون مبارک شان است؟
بنابراین این کلام باید معانى دیگرى فراتر از آنچه گفتیم داشته باشد.
در متن روایت چنین آمده است: «وخداى متعال زمین وساکنانش را ضامن خون تو وگرفتن تاوان آن قرار داده است» روشن است که خون یک چیز است وخونخواهى چیز دیگر. خونخواهى یعنى گرفتن انتقام خون ریخته شده. علامه مجلسى رحمه الله از معناى حقیقى وآشکار این عبارت دچار شگفتى شده وچه بسا آن را با عدل الهى ناسازگار دانسته است؛ بدین معنا که چگونه ممکن است خداى متعال زمین وتمام زمینیان را مسئول این فاجعه بداند در حالى که در میان آنان افرادى هستند که از قتل سیدالشهدا علیه السلامناخرسندند واز قاتلان آن حضرت بیزار ومتنفرند؟ اصلاً چگونه چنین چیزى ممکن است در حالى که انبیا واولیا واهل بیت علیهم السلام نیز در میان زمینیان هستند؟
پس در این جا فقره یادشده را نمى توانیم بر معناى حقیقى آن حمل کنیم؛ زیرا در آن صورت مسئولیت قتل امام حسین علیه السلام حتى بر دوش کسانى قرار خواهد گرفت که در این جنایت نه تنها همکارى نکردند بلکه از ارتکاب آن ناخرسند نیز شدند، وچون چنین چیزى با منطق عدل الهى سازگارى ندارد، مجبور مى شویم دست به توجیه وتأویل بزنیم. بنابراین عبارت فوق را نمى توان بر معناى حقیقى آن حمل نمود ولازم است دنبال نزدیک ترین معناى مجازى بگردیم. براى عدول به معناى مجازى، قرینه (دلیل) عقلى نیز در این مثال وجود دارد که همانا عدل الهى است. البته مشکل به مسئولیت خون (دمک) باز مى گردد وظاهراً در خون خواهى مشکل علمى وجود ندارد.

 

منبع:(درس خارج آیت الله سید صادق شیرازی)