باید خوددوستى (=حبّ ذات) را متعادل کرد; زیرا از جمله نشانه هاى ایمان و حداقل برادرى اسلامى این است که «ان تحبّ لاخیک ما تحبّ لنفسک; هرچه را براى خود خواهى، براى دیگران هم بخواه» مبادا خود را برتر از دیگران بدانى. به ما دستور داده اند در مورد بزرگتر از خود به نفس خود بگوید شاید بیشتر از من عبادت کرده است و در مورد کوچکتر این گونه بیندیشد که شاید گناهش کمتر است. همت خود را یک درجه پایین تر از دیگران بدان. اگر خودپسند نبودى مسلّم خدا پسند مى شوى.
امام مجتبى حسن(علیه السلام) به جنادة بن ابى سفیان فرمود:«اِذا أَرَدْتَ عِزّاًبِلا عَشیرَة،وَ هَیْبَةً بَلاسُلْطان ;فَاخْرُجْ مَنْ ذُلِّ مَعْصیبَةِ اللّه اِلى عِزِّ طاعَةِ اللّه; اى جناده اگر مى خواهى بى خویشاوند عزیز باشى و هیبت داشته باشى، از خوارى گناه الهى به عزّت اطاعت الهى داخل شو»
بندگى کن تا که سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
خوى شیطانى سزاوار تو نیست
ترک این خو کن که انسانت کنند
چون على، در عالم مردانگى
سرد شو تا شاه مردانت کنند
همچو سلمان در مسلمانى بکوش
اى مسلمان، تا که سلمانت کنند
مُهر بر لب زده
دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ...
گفتم تابدانم تا بدانی ...