شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
رزگل
89/4/4
گويند عابدى هفتاد سال در عبادتگاه خود مشغول راز و نياز بود. زنى آمد و درخواست كرد او را اجازه دهد شب را در آنجا به سر برد، تا از سرما محفوظ بماند.
عابد امتناع ورزيد. زن اصرار نمود، ولى عابد نپذيرفت. زن مأيوس شد و برگشت. در اين هنگام چشم عابد به اندام موزون و جمال دل فريب او افتاد. هر چه خواست خود را نگه دارد ممكن نشد. از معبد بيرون آمده او را برگردانيد و داستان گرفتار شدن خود را شرح داد. عابد هفت شبانه روز با او بسر برد.
........................ ادامه در مهر بر لب زده...................
رزگل
جالب بود ...به عبارتي نبايد حتي از كوچيكترين نيكي ها هم غفلت كرد حتي اگر يه لبخند باشه
ساعت ویکتوریا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top