بعضی از حکام بغداد که از دشمنان آل رسول بود وقتی گنبد و بارگاه با عظمت و جلالت کاظمین علیهمالسلام را مشاهده و شدت علاقه و محبت جماعت را به آن بزرگواران دید خشمناک شده تصمیم گرفت که ضریح و قبر آن بزرگوار را خراب کند گفت: اگر این طایفهی شیعه راست میگویند که پیشوایان آنان امام و معصومند و بدنشان پوسیده نشده قبر را خراب کنید اگر راست بود و بدن آنها سالم مانده و دوباره قبر را درست میکنیم وگرنه مردم را از اجتماع در اطراف این قبر جلوگیری میکنیم. بعضی گفتند در کنار این قبرها قبری است متعلق به یکی از علمای شیعه که معروف است و اسم او محمد بن یعقوب کلینی است که شیعه را به او اعتقاد زیادی است، اول قبر او را بکنید اگر بدن او نپوسیده بود بدانید که قبر این دو امام هم نپوسیده و دیگر احتیاجی به خراب کردن و تعمیر کردن ندارد. پس امر کرد قبر مرحوم کلینی را کندند و دیدند بدن آن عالم جلیل بدون تغییر تازه مانده مانند کسی که یک ساعت پیش دفن شده پس حاکم امر کرد به تعظیم آن قبر و روی آن قبّهی عظیمی بنا کرد پس محل زیارت مؤمنین گردید.
مُهر بر لب زده
دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ...
گفتم تابدانم تا بدانی ...