پس از آن که مرحوم ملا مهدی نراقی کتاب جامع السعادات را نوشت و نسخه هایی از آن منتشر شد، یک نسخه هم به دست مرحوم سید مهدی بحرالعلوم رسید.
همه خواهان دیدار او بودند، مرحوم نراقی عازم عراق شد، تمام علما و بزرگان به دیدار او آمدند امام مرحوم بحرالعلوم نیامد. چند روز گذشت تا این که مرحوم نراقی خودش به دیدار بحرالعلوم رفت اما او بی اعتنایی کرد.
چند روز دیگر مجددا به دیدار بحرالعلوم رفت و او باز بی توجه بود. از این رو بسیاری مرحوم نراقی را سرزنش می کردند که نباید بروی. هنگامی که وی می خواست به شهر خود برگردد بار دیگر به دیدار بحرالعلوم رفت. اما این بار او را خوب تحویل گرفت و ... .
پس از این واقعه عده ای از مرحوم بحر العلوم پرسیدند: چرا با مرحوم نراقی این گونه برخورد کردید؟ و در پاسخ گفت: من کتاب او را خواندم و باعث تعجبم شد، خواستم او را امتحان کنم و ببینم آیا چیزهایی را که نوشته خودش نیز به آنها عمل می کند یا خیر ... !؟
همه خواهان دیدار او بودند، مرحوم نراقی عازم عراق شد، تمام علما و بزرگان به دیدار او آمدند امام مرحوم بحرالعلوم نیامد. چند روز گذشت تا این که مرحوم نراقی خودش به دیدار بحرالعلوم رفت اما او بی اعتنایی کرد.
چند روز دیگر مجددا به دیدار بحرالعلوم رفت و او باز بی توجه بود. از این رو بسیاری مرحوم نراقی را سرزنش می کردند که نباید بروی. هنگامی که وی می خواست به شهر خود برگردد بار دیگر به دیدار بحرالعلوم رفت. اما این بار او را خوب تحویل گرفت و ... .
پس از این واقعه عده ای از مرحوم بحر العلوم پرسیدند: چرا با مرحوم نراقی این گونه برخورد کردید؟ و در پاسخ گفت: من کتاب او را خواندم و باعث تعجبم شد، خواستم او را امتحان کنم و ببینم آیا چیزهایی را که نوشته خودش نیز به آنها عمل می کند یا خیر ... !؟
به نقل از: داستان های روح افزا، ص 41