سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...

کم نبودند عالمانى که در بزرگ‏سالى، مثلاً سى یا چهل سالگى قدم در مسیر دانش آموزى نهادند. براى مثال سید محسن اعرجى (معروف به محآیت الله شیرازیقق بغدادى و مقدس بغدادى) از این شمار است.
او در تقدس و تدین و نیز علم و تحقیق به مانند مقدس اردبیلى است و امور شگفت آورى از او نقل مى‏کنند. وى کتابى فقهى به نام «وسایل الشیعه» و کتابى اصولى به نام «المحصول» و اثرى رجالى به نام «عدة الرجال» دارد و الحق که در هر سه دانش تبحر کافى داشته است.
شیخ انصارى پیوسته در رسائل خود از «المحصول» نام برده و بدان استناد مى‏کند. نقل است که این فقیه برجسته تا سى‏سالگى خواندن و نوشتن نمى‏دانست ولى به مرحله‏اى رسید که از برجسته‏ترین شاگردان وحید بهبهانى شد.
و نمونه دیگر صاحب ریاض است که آن‏گونه که در احوالات ایشان آورده‏اند، از سى سالگى تحصیل علم را آغاز کرد.
این دو بزرگوار عمرى طولانى - مثلاً نود یا صد سال - نداشتند و با وجود این که از سى‏سالگى دانش آموختند، در پى استقامت و کوشش بى‏امان خود به مدارج بالاى علمى رسیدند.
«این مثال‏ها نشان مى‏دهد که هیچ کس نباید به صرف این‏که به سى سالگى یا چهل سالگى رسیده، از طلب علم یا تحصیل اجتهاد مأیوس شود. بى‏شک خداست که منشأ هر توفیق است، ولى بدون کوشش پى‏گیر، انسان به هیچ هدف بلندى نمى‏رسد».
                                                      
--------------------------------------------------------
همت آیت اللَّه بروجردى

نقل شده است که مرحوم آیت اللَّه العظمى بروجردى قدس سره مى‏فرمودند: بسیارى از اوقات اول شب که مشغول مطالعه مى‏شدم تا اذان صبح نمى‏خوابیدم. تا صبح نخوابیدن و به مغز خود فشار آوردن و بعد با فکرى خسته لحظاتى استراحت کردن کار آسانى نیست. این چنین عمل مى‏کردند که آقاى بروجردى شدند.
یک مسئله را که دیگران در حل آن عاجز بودند با پنج راه حل، ذکر مى‏کردند که هیچ کدام از آنها در کتاب‏هاى قدیمى وجود نداشت.
--------------------------------------------------
مراتب ورع
مرحوم آقاى شیخ حسنعلى اصفهانى نخودکى در مشهد مشرف بودند. شخصى برایم نقل کرد و گفت: «به مشهد مقدس مشرف شده بودم. دیدم شیخ در زیر برف نماز مى‏خواندند. پس از چهار ساعت که برگشتم، دیدم برف در حال باریدن است و ایشان را در حالت رکوع دیدم که مقدار زیادى برف روى کمر ایشان جمع شده بود».
اما از سوى دیگر گفته‏اند: «لحظات جان سپردن ایشان بسیار سخت بود. از او سؤال کردند: این حالت از شما عجیب است! با آن همه کراماتى که داشتید، چرا این گونه‏اید؟
مرحوم شیخ در جواب گفته بود: براى من نیز تعجب داشت. لذا از موکلین قبض روح دلیل آن را سؤال کردم، گفتند: به جهت این است که دو بار در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام بلند خندیدى!».
«این‏گونه نیست که ورع یک یا چند مرحله داشته باشد، بلکه مراتب آن بسیار زیاد است و همگان به طور مستمر نیازمند تقویت روحِ پرهیزگارى در خود هستند.
...هیچ‏گاه از یک کودک چند ساله سؤال نمى‏شود: چرا با پاى کثیف روى فرش آمدى؟ این سؤال را از یک انسان کامل و عاقل مى‏پرسند، چرا که چنین رفتارى در شأن او نیست».