در کتاب شریف کامل الزیارات روایتى وجود دارد که با بحث ما مناسبت تام دارد. توضیحاً عرض مى شود این کتاب از اعتبار فراوان برخوردار است وبسیارى از عالمان شیعه در گذشته وحال بر این اعتقاد بوده اند که این کتاب از تمام کتاب هاى شیعه صحیح تر است واگر در رأس همه کتب شیعه نباشد، جزو چند کتاب فوق العاده ودست اول مى باشد.
در این کتاب روایت «ولیجتهدن ائمة الکفر واشیاع الضلالة»[14] از زبان حضرت زینب کبرى علیهاالسلام وبه نقل از ام ایمن از رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله نقل شده است. در عین حال حضرت زینب یادآور شده است که درباره صحت روایت ام ایمن از پدر بزرگوارشان پرسش کردند وایشان بر این روایت صحه نهادند وفرمودند:
یا بنیة، الحدیث کما حدثتک ام أیمن، وکأنى بک وبنساء أهلک سبایا بهذا البلد أذلاد خاشعین تخافون أن یتخطفکم الناس فصبراً صبراً فو الذی فلق الحبة وبرأ النسمة ما للّه على ظهر الارض یومئذ ولی غیرکم وغیر محبیکم وشیعتکم ولقد قال لنا رسول اللّه صلى الله علیه و آله حین أخبرنا بهذا الخبر إن إبلیس ـ لعنه اللّه ـ فی ذلک الیوم یطیر فرحاً فیجول الأرض کلها بشیاطینه وعفاریته فیقول: یا معاشر الشیاطین قد ادرکنا من ذریة آدم الطلبة وبلغنا فى هلاکهم الغایة وأورثناهم النار إلا من اعتصم بهذه العصابة فاجعلوا شغلکم بتشکیک الناس فیهم وحملهم على عداوتهم وإغرائهم بهم واولیائهم حتى تستحکموا ضلالة الخلق وکفرهم ولا ینجو منهم ناج...؛[15] دخترم حدیثى که ام ایمن برایت نقل کرده صحیح است. گویا مى بینم که در آن روز تو و زنان خاندانت در این شهر (کوفه) ذلیل وهراسناکید ومى ترسید که مبادا مردم شما را بربایند. صبر کنید وصبر کنید؛ زیرا به حق خدایى که دانه را مى شکافد وآدمى را جان مى بخشد در آن روز خداى متعال جز شما ودوستان وشیعیانتان در روى زمین دوستى ندارد. هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله این خبر را به ما داد فرمود: ابلیس در آن روز از خوشحالى پرواز مى کند وتمام زمین را در مى نوردد و به شیاطین خود مى گوید: اى جماعت شیاطین، ما به هدفى که در مورد فرزندان آدم داشتیم رسیدیم وهلاکت آنان را به نهایت رساندیم وآنان را اهل آتش نمودیم، جز عده اى که به این گروه (یعنى خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله) متوسل مى شوند. تمام تلاشتان این باشد که درباره آنان در دل مردم شک وشبهه ایجاد کنید ومردم را بر دشمنى با آنان ودوستانشان برانگیزید وتحریک نمایید تا خوب گمراه شوند ودر کفرشان استوار گردند ودیگر هیچ کدامشان روى رستگارى را نبیند.
همان طور که مى بینیم این حدیث شریف را حضرت زینب کبرى علیهاالسلام هم به نقل از پدر بزرگوارشان علیه السلام وهم ام ایمن «رحمة اللّه علیها» نقل نموده است. شاهد ما در این حدیث آن جاست که شیطان هنگام شهادت سالار شهیدان علیه السلام به دیگر شیاطین مى گوید: «فاجعلوا شغلکم بتشکیک الناس؛ تمام تلاش خود را مصروف شبهه افکنى در میان مردم نمایید».
وقتى ابلیس لعین مى بیند که خود واتباعش هرگز یاراى مقابله با ماجراى سیدالشهدا علیه السلام را ندارند، از آنان مى خواهد که دست به شبهه افکنى در ماجراى سیدالشهدا علیه السلام زنند. حال که نمى توانند این شاخسار تنومند را از بن برکنند، دست کم از تشکیک فروگذارى نکنند وغبار تردید را بر دل مردم بنشانند.
با توجه به این فقره فوق العاده تأمل برانگیز دیگر جاى شگفت نیست اگر مى بینیم برخى از افراد پى درپى درباره ماجراى سیدالشهدا علیه السلام به شبهه افکنى مى پردازند. چنین افرادى دنباله رو ابلیس هستند ومانند شیطان توان مقابله مستقیم با امام حسین علیه السلام را ندارند ولذا بنیاد عقاید مردم را سست مى کنند. اما مؤمنان باید به هوش باشند تا مبادا در دام این شبهه افکنان افتند. کسانى که حضرت سیدالشهدا علیه السلام در قنوت آنان را اولیاى خدا خوانده واز خدا خواسته است به واسطه او مورد آزمون دشوار قرار نگیرد، نباید به وسوسه هاى ابلیس گوش سپارند واجازه دهند شیاطین انس وجان باورهاى آنان را سست کنند.
این افراد در بسیارى از موارد نبود سند را بهانه مى کنند ومثلاً مى گویند درباره فلان آیین یا فلان باور روایتى نداریم. غافل از این که از نصوص مربوط به ماجراى عاشورا جز مقدارى اندک به دست ما نرسیده است. بسیارى از روایات اهل بیت علیهم السلام در گذر روزگار از بین رفته وبسیارى از کتاب هاى حدیث وتاریخ شیعه طى حوادث دردناک به کام شعله هاى آتش فرستاده شده است. از این رو بسیارى از روایات مرتبط با ماجراى عاشورا از بین رفته وما به همه آنها دسترسى نداریم؛ تا جایى که مى توان گفت حتى یک صدم روایات عاشورا به دست ما نرسیده است.
حضرت سیدالشهدا علیه السلام در هشتم ذى حجة از مکه خارج و روز دوم محرم الحرام وارد کربلا شدند. به عبارت دیگر این سفرشان 24روز به طول انجامیده است. بنا به گفته مرحوم علامه مجلسى رحمه الله هزار وپانصد تن در رکاب سیدالشهدا علیه السلاموارد کربلا شدند. آیا این جمعیت پرشمار طى این مدت 24روزه از امام علیه السلام چیزى نپرسیدند؟ آیا هیچ یک از این افراد بعدها درباره این مقطع تاریخى خبر یا گزارشى بازگو نکرده است؟ ما اعتقاد داریم که گفتار وکردار وتأیید امام معصوم حجت است. ولى متأسفانه خبر چندانى مربوط به این مدت که حاکى از گفتار یا کردار امام باشد به دست ما نرسیده است.
در تاریخ آمده است که مرحوم سید مرتضى کتابخانه بزرگى شامل هشتادهزار کتاب داشت که پس از فوت ایشان به شاگردشان شیخ طوسى انتقال یافت. ولى هم چنان که در تاریخ گفته اند کتابخانه بزرگ شیخ طوسى در بغداد سوزانده شد.
در کتاب هاى رجال وفهرست وتذکره فراوان مى خوانیم که فلان راوى مثلاً سى هزار روایت از امامان معصوم علیهم السلام نقل کرده است، در حالى که امروز از آن همه روایت حتى هزار مورد نیز به دست ما نرسیده است. یا مثلاً مى خوانیم که فلان محدث ده هزار روایت از امام معصوم نقل کرده است ولى امروزه فقط صد روایت از آن راوى در دست داریم. پس بقیه این روایات به چه سرنوشتى دچار شده است؟
حاصل کلام این که بسیارى از روایات مرتبط با قضایاى امام حسین علیه السلام وعاشورا، وسوگوارى به دست ما نرسیده است. بنابراین نباید تشکیکات شبهه افکنان در ما اثرى ایجاد کند، یا خداى نخواسته با این شبهه افکنان همنوا وهمراه شویم. تشکیک در اقامه شعائر حسینى از بازى کردن با آتش وذغال گداخته نیز خطرناک تر است؛ زیرا آتش فقط در همین دنیا به ما آسیب مى رساند، ولى تضعیف دستگاه امام حسین علیه السلام، دنیا وآخرت آدمى را برباد مى دهد.
مُهر بر لب زده
دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ...
گفتم تابدانم تا بدانی ...