ابراهیم بن ابى محبوب از حضرت امام رضا علیه السلام روایت مفصلى نقل کرده که در یکى از فقرات آن چنین آمده است:
إنّ یومَ الحسینِ اقرحَ جفونَنا وأسبل دموعنا؛ روز [شهادت ومصیبت] امام حسین علیه السلام پلک چشمان ما اهل بیت را زخم کرد ودیدگانمان را پر اشک ساخت.
برخى بر این فرمایش حضرت ثامن الائمه علیه السلام اشکال گرفته وگفته اند: چگونه ممکن است مصیبتى بتواند پلک چشمان آدمى را زخمى کند؟ البته بازار فضل فروشى وعرض اندام در برابر اهل بیت علیهم السلام همیشه وجود داشته وهیچ گاه از مشترى تهى نبوده است. همیشه کسانى بوده اند که در برابر گفتار پیغمبر خدا واهل بیت علیهم السلام از خود نوعى مقاومت نشان مى دادند. این مطلب در زمان خود پیامبر صلى الله علیه و آله نیز وجود داشته است. براى نمونه از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند:
کان الحسین بن على علیه السلام ذات یوم فى حجر النبی صلى الله علیه و آله یلاعبُهُ ویضاحِکُهُ فقالت عایشة: یا رسول اللّه ما اشدَّ إعجابَکَ بهذا الصبى. فقال لها: ویلکِ وکیف لا أحبُّهُ ولا أعجب به وهو ثمرة فؤادى وقرّة عینى. أما إن أمتی ستقتله فمن زاره بعد وفاته کتب اللّه له حجة من حججى. قالت: یا رسول اللّه: حجة من حججک؟! قال: نعم، حجتین من حججى. قالت: یا رسول اللّه حجتین من حججک؟! قال: نعم واربعه. قال فلم تزل تزاده ویزید ویضعف حتى بلغ تسعین حجة من حجج رسول اللّه بأعمارها؛ روزى امام حسین علیه السلام در آغوش پیامبر صلى الله علیه و آله بود وپیامبر مشغول سرگرم کردن وخنداندن او بودند. عایشه گفت: اى رسول خدا، راستى که چقدر شیفته این کودکید! حضرت به او فرمودند: واى بر تو چگونه دوستدار وشیفته او نباشم حال آن که میوه دل ونور دیده من است. بدان که امت من او را خواهند کشت وهرکه او را زیارت کند خدا پاداش حج مرا در نامه اعمالش مى نویسد. عایشه با شگفتى پرسید: اى رسول خدا، پاداش حج شما را؟! فرمود: بله و[بلکه] پاداش دوبار حج مرا به او مى دهد. گفت: اى رسول خدا، دوبار حج شما؟! فرمود: آرى و[بلکه]چهار حج. عایشه همین طور رقم را مى افزود وحضرت نیز پاداش آن را دوچندان مى کرد تا این که به نود حج همراه با عمره رسید.
این قبیل عرض اندام ها وکارشکنى ها تا به امروز نیز ادامه داشته است ولى جز ناکامى ورسوایى چیز دیگرى براى صاحبانش در بر نداشته است؛ زیرا خداى متعال وعده فرموده است که هرچند مخالفان در این خصوص اصرار بیشترى بورزند ناکام تر شوند. حضرت زینب کبرى علیهاالسلام روز یازدهم محرم ضمن بازگویىِ حدیثى نبوى فرمودند:
ولیجتهدنَّ ائمةُ الکفر واشیاعُ الضلالة فى محوِهِ وتطمیسِهِ، فلا یزدادُ أثرُهُ إلا ظهوراً وأمره إلا علواً؛ هرقدر پیشوایان کفر وپیروان ضلالت در زدودن واز بین بردن نشانه هاىِ [کربلا] بکوشند، روز به روز اثر آن پدیدارتر ونام آن بلندآوازه تر مى شود.
پلک انسان در نهایت لطافت است وشاید از جهتى بتوان آن را لطیف ترین عضو ظاهرى انسان دانست. در پشت چشم انسان غده هایى وجود دارد که وقتى قلب انسان از اندوهِ مصیبتى به درد مى آید، خون شیرین را به اشک شور تبدیل مى کنند. این غده ها اعضاى ریز وبسیار ظریفى است که وظیفه آنها تبدیل کردن خون به اشک مى باشد ومقدار مشخصى توان دارند. حال اگر بر اثر شدت مصیبت وگریه بسیار این غده ها فعالیت زیادى کنند وفشارى بیش از اندازه به آنها وارد شود، ضعیف مى شوند وفرصت تبدیل کردن خون را به اشک نخواهند داشت. در چنین حالتى به جاى اشک مستقیماً خون از دیدگان انسان خارج مى شود. از همین روست که حضرت ولى عصر «عجل اللّه تعالى فرجه الشریف» خطاب به جد بزرگوارشان مى فرمایند:
فلأندبنّک صباحاً ومساءً ولأبکین علیک بدل الدموع دماً؛[5] هر بامداد وشامگاه در اندوه تو زارى مى کنم وبه جاى اشک، خون از دیدگان خواهم افشاند.
وانگهى در صورتى که بر اثر گریه بسیار، پلک ظریف وحساس آدمى تماس مداوم وفراوانى با اشک ـ که شور است ـ داشته باشد، آزرده وزخمى مى شود. از این روست که امام رضا علیه السلام فرمودند: روز شهادت ومصیبت امام حسین پلک چشمانمان را زخمى کرد.
مُهر بر لب زده
دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ...
گفتم تابدانم تا بدانی ...