سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...
علما , • نظر
 آقای قدس می گوید:
« روزی آقا فرمودند: یکی از علمای نجف اشرف به جهت بیماری به تهران می آید و بعد از مراجعه به پزشک و تشکیل کمیسیون پزشکیآقا بهجت بنابر آن می شود که آقا از ناحیه مغز عمل جراحی شود، آقا خیلی وحشت زده شده و سخت ناراحت می شود و اجازه می گیرد به مشهد مقدس مسافرت نماید.
پس از تشرف و توسل شبی در خواب می بیند آقای بزرگواری نزد ایشان می آید و می فرماید: چرا اینقدر ناراحت هستید صلاح دیده شد که عمل نشوید و با دارو معالجه شوید. از خواب بیدار می شود و می گوید: نتیجه گرفتم، به تهران برویم. به تهران می آیند، پس از مراجعه مجدد به پزشک، رئیس کمیسیون طبی آقا به او می گوید: ناراحت نباشید صلاح دیده شد که عمل جراحی انجام نشود، با دارو معالجه می کنیم.
با تطبیق این گفتار در خواب و بیداری بر یقین او می افزاید و با توسل به ثامن الحجج علیهم السلام معالجه نموده و شفا می یابد. 
----------------------------------------------------------------
 مشاهده انوار آیات قرآن

آیت الله تهرانی می نویسد:
« حضرت آیت الله العظمی بهجت فرمودند: در زمان جوانی ما، مرد نابینایی بود که قرآن را باز می کرد و هر آیه ای را که می خواستند نشان می داد و انگشت خود را کنار آیه مورد نظر قرار می داد، من نیز در زمان جوانی روزی خواستم با او شوخی کرده و سر به سر او گذارده باشم گفتم: فلان آیه کجاست؟ قرآن را باز کرد و انگشت خود را روی آیه گذاشت. من گفتم: نه اینطور نیست، اینجا آیه دیگری است. به من گفت: مگر کوری نمی‌بینی؟! »


آقا مجتبی تهرانی
علما , • نظر
فرق ما و عامه در اقرار و آقا بهجتادعا، جهل آنان ، و ادعاى علم از سوى ائمه ى ما ( علیهم السلام ) است . على( علیه السلام ) بعد از رحلت پیامبر ( صلى الله علیه و آله و سلم ) قرآن را جمع آورى کرد و آن را با تنزیل و تاویل به آنان عرضه کرد، گفتند: بگذار و برو.
آن ها اسلام را از رسول الله گرفتند، ولى براى بقا و دوامش او را نخواستند، چون دیدند پیغمبر ( صلى الله علیه و آله و سلم ) مى خواهد پسر عمویش على ( علیه السلام ) را خلیفه و جانشین خود کند و در نظر آنان او حتى نمى توانست فرزندان و اهل بیتش را اداره کند و تمام زحمات پیغمبر را از بین خواهد برد، لذا از این امر جلوگیرى کردند. چه قدر امت با فضل تر از پیغمبر!باز مى گویند، پیغمبر افضل است !
--------------------------------------------------------
در تحصیل علم قصد قربت لازم نیست!!!؟
در تحصیل علم قصد قربت لازم نیست ، زیرا تحصیل علم از واجبات توصلیه است ، و این دسته از واجبات اگر بدون قصد قربت تعبد و قربت هم انجام گیرد، اشکال ندارد. هر چند اگر واجبات توصلیه را هم به قصد تعبد به جا آوریم خدا مى داند در ارزش و ثواب چه تفاوتى با بدون قصد قربت خواهد داشت !هم چنین اگر تعبدیات را به حساب مراتب بالا و پایین انجام دهیم ، تفاوت درجات بسیار خواهد بود.

علما , • نظر
هر چه بیشتر بدهند، بیشتر مى رسد!
آقایى در نجف مى گفت : این آقایان مراجع که به طلاب و مستحقین کمک مى کنند و پول ، شهریه ، یا نان مى دهند، به خاطر این نیست که سخاوت آقا بهجتدارند، بلکه تجربه کرده اند و دیده اند هر چه بیشتر بدهند، بیشتر براى آن ها مى رسد!
=-=-=-=-=-=-------------------------------------=-=----==-=-=-=-=-
چرا روسرى به سر کرده اى؟؟!! ...
در زمان رضا شاه پهلوى که معروف به منکر تبدیل شده بود، آقایى مى گفت : یکى از خدام حضرت امام رضا ( علیه السلام ) در حرم آن حضرت به زنى که روسرى بر سر داشت ، مى گفت : چرا روسرى به سر کرده اى ، آیا از امام رضا حیا نمى کنى که روسرى سر مى کنى ؟!
=-=-=-=-=-=-------------------------------------=-=----==-=-=-=-=-
در امتحان نشان دادیم که قدردان جواهر نیستیم ، عامه در شانه خالى کردن از عترت ، و خاصه از قرآن ، و در واقع هر دو طایفه از تمسک به هر دو که مامور به آن بودیم ، کوتاهى کردیم .
ما سلاح هاى جنگى را با واسطه از دولآقا بهجتت هایى تهیه مى کنیم که با قدرت هاى بزرگ دوست و از طرف آن ها ماذون به فروش ‍ هستند . از این جهت ناچار خود آن ها تنها اجازه ى فروش تجهیزاتى را به واسطه ها مى دهند که ضد آن ، را و یا بهتر و مدرن تر از آن را تهیه کرده اند .
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=--====-=-=-=-
چرا خداوند متعال افراد بسیارى را آفرید که مستحق آتش جهنم گردند؟
سؤ ال : چرا خداوند متعال افراد بسیارى را آفرید که مستحق آتش جهنم گردند؟
جواب : در حدیث قدسى آمده است : کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف، فخلقت الخلق لکى اعرف (من گنج نهان بودم ، خواستم که شناخته شوم ، لذا مخلوقات را آفریدم تا شناخته شوم .) خداوند عده اى را برگزید و در جوار خود، اهل انس و هم نشین و مظهر اسما و صفات خود قرار داد، که هر کدام از آن ها در یک کفه ى ترازو و بقیه ى مردم در کفه ى دیگر هستند. اگر ارزش ‍ افراد با ترازو سنجیده شود، ارزش یک مؤ من کامل از هزاران افراد غیر مؤمن برتر و سنگین تر خواهد بود . در روایت آمده است : اگر یک امام و یک ماموم در جهان وجود داشته باشد، غرض از خلقت حاصل است !
مرتبه ى اول در اعتقاد به امامت ائمه ( علیهم السلام ) التزام قلبى به وصایت و خلافت ائمه اطهار ( علیهم السلام ) و سفارش ‍ رسول خدا( صلى الله علیه و آله و سلم ) به آن ها به نام هایشان و نام پدران بزرگوارشان ، و مرجعیت ایشان است ؛ و مرحله ى بعد التزام عملى به متابعت از آنان است ، نه این که نماز بخوانیم و آن ها و امامت آنان را قبول نداشته باشیم ، بلکه باید بدانیم که نماز را به ترتیب دستور آن ها انجام دهیم .
این التزام قلبى بر اصل نماز مقدم است ، زیرا فاسق تارک الصلاة (نه کافر) اگر در راه ائمه ( علیهم السلام ) باشد در راه نجات است . برعکس کسى که به آن ها اعتقاد نداشته باشد و از امامت انحراف داشته باشد، هلاک است ، اگر چه نماز بخواند، چون اعتقادش ‍ خراب است . واى بر کسانى که مدعى قرب به خدا هستند اما ولى او را نمى شناسند!
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
مقامات برخی صحابه رسول خدا
ابوذر مقامش عالى است و معلوم نیست از مقام سلمان کمتر باشد . و درباره ى مقداد هم در روایت آمده است :
فان قلبه کان مثل زبر الحدید.
قلب مقداد مانند پاره هاى آهن بود.
و در رابطه با سلمان نیز نقل شده است که در جریان غصب خلافت فرمود:
کردید و نکردید، حق على را بردید.
رضوان الله علیهم ( سلام الله علیهم ) خوشا به سعادتشان !البته در میان علما هم افرادى به مقام آن ها بوده اند، و این را نمى شود انکار کرد. الحق علما مقاماتى داشته اند که حکایت از انبیا و اوصیا ( علیهم السلام ) مى کرده است
حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: باید یک طلبه و یک اهل علم، علاوه بر تحصیلات علوم، متواضع و فروتن باشد، هم تواضع نسبت به مردم و هم در برابر خداوند، و در برابر خداوند، به این معنی است که روحی? تعبّد داشته باشد مبادا این علم و دانش و مدرک و یا عمامه برای تو حجاب شود و تو را متکبر کند و خود  را بالاتر از همه بدانی، بلکه باید طوری باشی که این علم و یا لباس روحانیت در خدمت دستورات خداوند و اهل بیت(ع) باشد یعنی به وسیله این لباس و این علم به جامعه و اهل بیت(ع) خدمت کنی نه اینکه لباس و مدرک مانع ترقی انسان به سوی کمالات بشری باشد، و آدمی اسیر لباس و مدرک و تحصیلات عالیه خود گردد بلکه همواره باید متواضع بود.آقا مجتهدی
=------------------===================-------------------------------=
اثر گذاری با خود سازی و عمل به علم
حضرت آیه الله مجتهدی می فرمایند: یک بار مرا به یکی از شهرستانها بردند، در چند مجلس، و بعضی حوزه ها صحبت کردم بعد ما را به یک مجلس زنانه بردند من هم به خاطر این که  راحت تر  صحبت کنم و به این آیه عمل کرده باشم که خداوند فرموده است: (ای پیامبر(ص) بگو به مؤمنان که چشمان خود را از نگاه کردن به زنان نامحرم فروگیرند.) لذا صندلی را طوری قرار دادم که تقریباً نصف بدنم رو به زن ها بود! اگر چه امروزه اگر کسی این کار را بکند شاید جسارت و اهانت حساب شود.
حضرت آیه الله مجتهدی می فرمایند: اگر خودت را ساختی و به علمت عمل کردی می توانی در دیگران اثر بگذاری و دیگران را هم بسازی اگر به آنچه می دانی و می گوئی عمل نکنی علاوه بر اینکه حرفت اثری ندارد عقوبتهای دیگر هم داری.
حضرت آیت الله مجتهدی فرمودند: در یکی از شبهای احیا مادری پیغام فرستاد، که فرزندم بچه چند ماهه ای است، که در چشمش خوکار رفته، و پرده چشمش پاره شده است و قرار است که فردا صبح او را عمل کنند.
مادر به دکترها گفته بود اجازه بدهید قبل از عمل، امشب بچه را  به منزل ببرم و فردا او را برمی گردانم دکترها بر اثر اصرار مادر قبول کردند، و شب مادرش او را به حوزه علمیه ما آورده، و به ما گفتند دعا کنید، آن شب هم، شب احیا بود، ما هم دعا کردیم و مردم آمین گفتند، فردا که بچه را به بیمارستان بردند دکترها بعد ازمعاینه مجدد، تعجب کردند و به مادر بچه گفته بودند که او به طور معجزه آسایی، پرده چشمش خوب شده است، حتی در این حوزه علمیه مریض سرطانی هم آورده اند و از اهل بیت(ع) شفا گرفته اند. خداوند متعال می فرماید (ادعونی اَستجِب لَکُم) دعا کنید تا من مستجاب کنم، حالا اگر دعای بعضی، مستجاب نمی شود عللی دارد که یکی از آنها اینست که خداوند آن بنده را دوست دارد، و می خواهد صدای گریه و زاریش را بشنود.
=-=-=--------------------------------------------------=-=-=-=-=-=-
ریاست
حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: اگر بخواهم ریاستی داشته باشم می توانم، لذا برای من فرق نمی کند، مثلاً فقه و اصول بگویم یا اینکه این بچه های طلبه بیایند، از آنها سؤال کنم که فعل وفاعل و جار و مجرور را مشخص کنند. من می توانم در این حوزه علمیه از اساتید و مجتهدین تقاضا کنم و یا دعوت نمایم و بدین وسیله درس خارج راه بیندازم و اینجا شلوغ کنم و ریاست کنم، شما هم ببینید کجا می شود بهتر خدمت کرد، حالا اگر اسم و رسمی هم نداشت، اشکالی ندارد، مهم این است که خدمت کنیم به طوری که خدا واهل بیت پیامبر(ع) آن را بپذیرند.
علما , • نظر
حضرت استاد از زبان استادشان مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر برهان نقل می کنند که آن مرحوم می فرمودند: ثواب زیاد است ولی ثواب دان ما سوراخ است، یعنی فلان عمل خوب به جای می آوریم، و در عوض به ما ثواب هم می دهند، ولی عمل حرام دیگری را انجام می دهیم، مثلاً غیبت می کنیم و ثواب ها هم می ریزد و از بین می رود.
------------------===================----------------------------
نام اهل بیت(ع) را با عظمت ببرید!
حضرت استاد می فرمایند: یکی از رمزهای موفقیت من این است که اساتید خود را دعا کنیم، شما هم اساتید خود را دعا کنید حتی استاد صرف ونحو خود را، و در نزد استادی درس بخوانید که اهل تقوا باشد و اگر بعدها هم منبری شدید، سعی کنید نام اهل بیت(ع) را با عظمت ببرید زیرا آن بزرگواران در اصل اساتید ما  هستند و همه علوم به آنها ختم می شود لذا با احترام نام ببرید مثلاً بگویید امیرمؤمنان علی ابن ابیطالب(ع) یا فاطمه زهرا(س) ولی بعضی ها هستند، خصوصاً از اهل منبر، می گویند علی به فاطمه گفت، این گونه منبرها نور ندارد، و من از این اشخاص بدم می آید، چرا که اگر همان خطیب که به مولای متقیان علی(ع) می گوید علی، اگر او را به هنگام صدا زدن، اسم کوچک را بگویی، ناراحت می شود.
علما , • نظر
آقای حیدرى کاشانى مى گوید: بعد از یک دهه سخنرانى در مسجد گوهرشاد, خانمى پیش من آمد و گفت: پسر جوان مریضى داشتم که شبى امام رضا علیه السلام را در خواب دیدم, حضرت فرمودند: یکى از دو مریضى جوانت را شفا دادم, مریضى دوم (او را خواهرم در قم شفا خواهد داد) به نزد خواهرم در قم برو. حال که شما عازم قم هستید این شصت تومان را داخل ضریح حضرت بینداز من چند روز دیگر به قم خواهم آمد. من به او گفتم: شما موقع آمدنتان به مشهد به قم نرفتید؟ گفت: نه.

گفتم: این فرمایش حضرت گلایه اى بوده از شما که چرا در طول راه مسافرت به مشهد به زیارت خواهر ایشان نرفته اید؟ (کرامات نقل شده از آقاى حیدرى کاشانى ضبط صوتى و تصویرى و در واحد سمعی, بصرى آستانه مقدسه موجود است.)
----------------------===============---------------------

تأثیر شگفت انگیز درس آخوند همدانی

علامه حسن زاد ه آملی از قول علامه طباطبائی این مطلب را  نقل کرده اند که:
مرحوم آیت الله سید علی قاضی فرمود:
من که به نجف تشرف حاصل کردم روزی در معبری آخوندی را دیدم شبیه آدمی که اختلال حواس دارد و مشاعر او درست کار نمی کند، راه می رود.
از یکی پرسیدم که این آقا اختلال فکر و حواس دارد؟
گفت: نه، الأن از جلسه درس اخلاق آخوند ملاحسینقلی همدانی به در آمده و هر وقت  آخوند صحبت می فرماید در حُضار اثری می گذارد که بدین صورت از کثرت تأثیر کلام و تصرف روحی آن جناب، از محضر او بیرون
می آیند.


علما , • نظر
مانی سکته¬ای بر شیخ طبرسی(رحمت الله علیه) عارض می¬شود و خاندانش به این گمان که او به رحمت ایزدی پیوسته است، وی را به خاک می¬سپارند. او پس از مدتی به هوش آمده، خود را درون قبر می¬بیند و هیچ راهی را برای خارج شدن و رهایی از آن نمی¬یابد. در آن حال نذر می¬کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد، کتابی راجع به تفسیر قرآن بنویسد.
در همان شب قبرش به دست فردی کفن دزد نبش می¬شود و وی پس از شکافتن قبر شروع به بازکردن کفن¬های او می¬کند. علامه دست او را می¬گیرد و کفن دزد از ترس، تمام بدنش به لرزه می¬افتد. علامه طبرسی به منظور آرام کردن او، ماجرای خود را شرح می¬دهد و پس از آن می¬ایستد. کفن دزد نیز آرام شده، با درخواست علامه که قادر به حرکت نبود، او را برپشت خود می¬نهد و به منزلش می¬رساند.
طبرسی نیز به پاس زحمات آن کفن دزد، کفن¬های خود را به همراه مقدار بسیاری پول به او هدیه می¬کند. آن مرد نیز با مشاهده¬ی این صحنه¬ها و با یاری و کمک علامه توبه کرده، از کردار گذشته¬اش طلب آمرزش می¬کند. طبرسی نیز پس از آن به نذر خود وفا کرده، تفسیر مجمع البیان را می¬نویسد.