بارها اتفاق میافتاد که حضرت امام حسین (ع) جست و خیزکنان به سوی رسول خدا (ص) میشتافت و در حالی که آن بزرگوار در نوشینی سجدههای خویش غرق بود، بر پشت وی سوار میشد!
پیامبر اکرم (ص) در حالیکه دستی بر زانو و دست دیگر بر کمر کودک دخترش میگرفت، سر از سجده برمیداشت و به همان گونه نمازش را به پایان میرساند.
یک بار هم رسول اکرم (ص) مردم را به خواندن نماز فراخواند، در حالیکه کودک خردسال دخترش، حضرت امام حسن (ع) به همراهش بود.
پیامبر (ص) نوهاش رادر کنار خویش نشاند و به نماز ایستاد .. .ناگهان مردم دیدند که رسول خدا، یکی از سجدههایش را بسیار طولانی کرد... وقتی نماز به پایان رسید نمازگزاران گفتند : یا رسول ا... ما تاکنون چنین سجدهای از شما ندیده بودیم، به گونهای که گمان میکردیم وحی به شما رسیده است.
پیامبر (ص) فرمودند:
«نه مسأله وحی نبود؛ بلکه فرزندم حسن درحال سجده بر دوشم فرا رفت و من نخواستم که شتاب کنم و او را بر زمین گذارم. سجدهام را طول دادم تا خودش از دوشم پایین بیاید!»
اسرار آل محمد ، سلیم بن قیس ص146