سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...

از پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله وسلم)نقل شده است: مردی که کارش داد و ستد با مردمان بود، در همه عمر، عمل خیری نکرد و چون مودی خود را برای وصول طلب ها می فرستاد، می گفت: آنچه را به آسانی می توانی بستانی، بستان و آنچه را که باید به دشواری به دست آوری، واگذار و درگذر تا مگر خدا از ما درگذرد. چون بمرد، خدایش گفت: آیا هیچ کار خیری کرده ای؟ گفت نه... اما غلامی داشتم که چون او را به دریافت مطالبات خود می فرستادم، به او می گفتم آنچه را که به آسانی می توانی بستانی، بستان و آنچه را که باید به دشواری به دست آوری، واگذار و درگذر تا مگر خدا از ما درگذرد. خداوند گفت: اینک من از تو درگذشتم...1

پی نوشت

1- صدر بلاغی، پیامبر رحمت، ص 32